spun

/ˈspən//spʌn/

زمان گذشته و اسم مفعول: spin، زمان ماضی واسم مفعول فعل spin

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of spin.
صفت ( adjective )
• : تعریف: formed by or as if by spinning; often, light and airy.

جمله های نمونه

1. spun glass
شیشه ی چرخانده

2. spun gold
طلای تابیده

3. she spun around the river in a motor boat
در یک قایق موتوری در رودخانه گشت می زد.

4. the tales which mark twain spun
داستان هایی که مارک تواین سرایید

5. when adam delved and eve spun
وقتی که حضرت آدم زمین می کند و حوا ریسندگی می کرد

6. when adam delved and eve spun / who was then the gentleman?
وقتی که حضرت آدم بیل می زد و حوا نخ می رشت چه کسی اربابی می کرد؟

7. The car had spun through 180 degrees on impact.
[ترجمه گوگل]ماشین بر اثر ضربه 180 درجه چرخیده بود
[ترجمه ترگمان]اتومبیل در اثر برخورد ۱۸۰ درجه می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He rescued the company and later spun off its textile division into a separate company.
[ترجمه گوگل]او شرکت را نجات داد و بعداً بخش نساجی آن را به یک شرکت جداگانه تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]او شرکت را نجات داد و بعدا تقسیم منسوجات خود را به یک شرکت جداگانه تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We place our bets and the croupier spun the roulette wheel.
[ترجمه گوگل]ما شرط بندی کردیم و کروپیه چرخ رولت را چرخاند
[ترجمه ترگمان]ما شرط بندی می کنیم و میز پا روی چرخ رولت چرخ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her skilful fingers spun the wool out to a fine thread.
[ترجمه گوگل]انگشتان ماهرانه او پشم را به نخ ریز میریختند
[ترجمه ترگمان]انگشتان ماهرانه او نخ را به یک رشته نخ نخ قلاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The American space program has spun off new commercial technologies.
[ترجمه گوگل]برنامه فضایی آمریکا فناوری های تجاری جدید را تولید کرده است
[ترجمه ترگمان]برنامه فضایی آمریکا فن آوری های تجاری جدیدی را راه اندازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She spun round to see what had happened.
[ترجمه گوگل]چرخید تا ببیند چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه ترگمان]او چرخید تا ببیند چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He spun his car round and went after them.
[ترجمه گوگل]ماشینش را چرخاند و دنبالشان رفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیلش را چرخاند و به دنبال آن ها رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He spun around to face her.
[ترجمه گوگل]چرخید تا با او روبرو شود
[ترجمه ترگمان]او چرخید تا با او رو به رو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some of the home products have spun off from the products of war industry.
[ترجمه گوگل]برخی از محصولات خانگی از محصولات صنایع جنگی جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از محصولات خانگی از محصولات صنعت جنگی دور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] ریسیده

انگلیسی به انگلیسی

• woven, made by spinning
spun is the past tense and past participle of spin.

پیشنهاد کاربران

چرخنده ، چرخان
Spun barrel reflector
منعکس کننده استوانه ای چرخنده. آنتن استوانه ای شکل چرخان
چرخید، چرخاند
چرخیده شده، چرخانده شده

بپرس