sprite

/ˈspraɪt//spraɪt/

معنی: شبح، روح، جن
معانی دیگر: (مردم باور) جن، پری، موجود خیالی، آل، الهام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small supernatural being; fairy, elf, or goblin.
مشابه: dwarf, goblin

(2) تعریف: a person or animal with elflike qualities.

جمله های نمونه

1. A spiteful sprite, a malevolent kelpie.
[ترجمه گوگل]یک جن کینه توز، یک کلپی بدخواه
[ترجمه ترگمان]یک جن ای بدجنس، یک kelpie بد malevolent
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Converse sat at his writing desk, drinking Sprite, looking at the lizard smears.
[ترجمه گوگل]کانورس پشت میز تحریرش نشسته بود، اسپریت می‌نوشید و به لکه‌های مارمولک نگاه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]Converse پشت میز تحریر نشسته بود و نوشابه می نوشید و به لکه های خون نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stark Nude had been an angelic sprite of a girl who in my mind will for ever be 6 and eating jelly beans.
[ترجمه گوگل]استارک نود یک جن فرشته دختری بود که در ذهن من برای همیشه ۶ ساله خواهد شد و لوبیا ژله ای می خورد
[ترجمه ترگمان]کام لا عریان بودی، یک بانوی فرشته فرشته بود که در ذهن من شش تا دانه ژله می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is, however, not a trustworthy sprite, and delights in practical jokes of a bizarre and sometimes gruesome nature.
[ترجمه گوگل]با این حال، او یک جن قابل اعتماد نیست و از شوخی های عملی با ماهیت عجیب و غریب و گاه وحشتناک لذت می برد
[ترجمه ترگمان]با این حال، او یک جن قابل اعتماد نیست و از شوخی های عملی یک طبیعت عجیب و گاه وحشتناک لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Glastyn Also known as Glashtyn, a field sprite who frequents farmhouses on the Isle of Man.
[ترجمه گوگل]گلاستین همچنین به نام گلاستین نیز شناخته می‌شود، جن صحرایی که در خانه‌های مزرعه‌ای در جزیره من رفت و آمد می‌کند
[ترجمه ترگمان]Glastyn همچنین معروف به Glashtyn، یک جن می دانی است که در جزیره مان frequents farmhouses می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have Coke, Diet Coke, Sprite, root beer, and lemonade.
[ترجمه گوگل]ما کک، کوکای رژیمی، اسپریت، آبجو ریشه و لیموناد داریم
[ترجمه ترگمان]ما \"کوکاکولا\"، \"کوکاکولا\"، آبجو، آبجو، و لیموناد داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Win the Sprite Blacktop 3pt Shootout.
[ترجمه گوگل]در بازی Sprite Blacktop 3pt Shootout برنده شوید
[ترجمه ترگمان]برد Sprite blacktop ۳ بر حسب پونت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We have Coke, Sprite, Seven-up, Pepsi, orange juice.
[ترجمه گوگل]ما کوکاکولا، اسپرایت، سون آپ، پپسی، آب پرتقال داریم
[ترجمه ترگمان]ما \"کوکاکولا\"، \"Sprite\"، \"پپسی\"، \"پپسی\"، \"پپسی، juice\" (orange)داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sprite immmediately went out to spoil all the king's traps.
[ترجمه گوگل]جن فورا بیرون رفت تا همه تله های پادشاه را خراب کند
[ترجمه ترگمان]جن immmediately بیرون رفت تا تله های پادشاه را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is said that little water sprite lives in this river.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که آب اسپرایت کمی در این رودخانه زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که جنی کوچک آب در این رودخانه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'd like the barbecued sandwich and a large Sprite.
[ترجمه گوگل]من ساندویچ کبابی و یک اسپرایت بزرگ را می خواهم
[ترجمه ترگمان]ساندویچ barbecued و یک نوشابه بزرگ را دوست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the sprite told him a secret plan.
[ترجمه گوگل]اما جن یک نقشه مخفیانه به او گفت
[ترجمه ترگمان]اما جن یه نقشه مخفی بهش گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then I'll have a 7 Up or Sprite.
[ترجمه گوگل]سپس من یک 7 Up یا Sprite خواهم داشت
[ترجمه ترگمان] بعدش یه \"۷\" یا \"Sprite\" می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Check google. com for an example of how a sprite image is requested onload.
[ترجمه گوگل]گوگل رو چک کن com برای مثالی از نحوه درخواست یک تصویر sprite در هنگام بارگذاری
[ترجمه ترگمان]گوگل را بررسی کنید com برای مثالی از چگونگی درخواست یک جن از پری استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

روح (اسم)
nature, spirit, esprit, apparition, breeze, calmness, phantom, ghost, specter, sprite, psyche, spook, zing, placidity, numen, fantom, phantasm, phantasma, spunkie, umbra, wraith

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

تخصصی

[کامپیوتر] یک بلوک از پکسل ها - جن، شبح - عنصر متحرکی در نمایش گرافیکی . بسیاری از بازیهای ویدیوئی از این عناصر استفاده می کنند.

انگلیسی به انگلیسی

• elf, fairy, goblin
a sprite is a type of fairy; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس