spring tide

/ˈsprɪŋˈtaɪd//sprɪŋtaɪd/

معنی: جزر و مد کامل

معانی دیگر: (جغرافی) مه کشند، فصل بهار، (noun) (قدیمی) بهار، ربیع

بررسی کلمه

اسم ( noun )

• (1) تعریف: the tides that occur soon after the new or full moon and have the greatest rise and fall. (Cf. neap.)

• (2) تعریف: a great and abundant rush; flood.

- a spring tide of apologies

[ترجمه گوگل] موج بهاری از عذرخواهی
[ترجمه ترگمان] و موجی از عذرخواهی به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جزر و مد کامل (اسم)

spring tide

[عمران و معماری] جزرومد بیشترین - جزر و مد کامل
[زمین شناسی] مد بهاره - بلندترین نوسان جزرو مدی که در هنگام ماه نو و بدر به وقوع می پیوندد.

• highest level the tide reaches
springtime, season of spring; rise and fall of the tide after the new or full moon

spring tide ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: مِه کِشَند
تعریف: بالاترین گسترۀ کِشَندی ماهانه، هنگامی که ماه در وضعیت نزدیک به ماه کامل یا ماه نو باشد