spray gun

/ˈspreɪˈɡən//spreɪɡʌn/

معنی: تلمبه سم پاش، گردپاش
معانی دیگر: گرده پاش، سمپاش، افشانه ی پرفشار

جمله های نمونه

1. The invention provides a supersonic reactive plasma spray gun, belonging to the welding field.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک تفنگ اسپری پلاسما واکنشگر مافوق صوت را ارائه می دهد که متعلق به حوزه جوشکاری است
[ترجمه ترگمان]اختراع یک تفنگ اسپری پذیر مافوق صوت، که متعلق به میدان جوش است، ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Control the spray gun bolt after finishing painting, put the special watering pot on the ground.
[ترجمه گوگل]پیچ و مهره تفنگ پاش را پس از اتمام رنگ آمیزی کنترل کنید، گلدان مخصوص آبیاری را روی زمین قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اسلحه را از روی زمین کنار زد و قوری را روی زمین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spraying: Use an airless spray gun with a variable jet nozzle.
[ترجمه گوگل]اسپری کردن: از یک تفنگ اسپری بدون هوا با نازل جت متغیر استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]spraying: از یک تفنگ اسپری بدون هوا با نازل جت متغیر استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. T type tube and mouth instrument and a spray gun to join to finish.
[ترجمه گوگل]لوله و ابزار دهانی نوع T و یک تفنگ اسپری برای اتصال به پایان
[ترجمه ترگمان]ابزار لوله و دهانه T و یک تفنگ آب پاش برای پیوستن به اتمام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The way to your spray gun!
[ترجمه گوگل]راه رسیدن به تفنگ اسپری شما!
[ترجمه ترگمان]! راه to رو باز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A clear glaze is applied with spray gun – formerly by spray can and strong lungs.
[ترجمه گوگل]یک لعاب شفاف با تفنگ اسپری استفاده می شود - قبلا توسط قوطی اسپری و ریه های قوی
[ترجمه ترگمان]لعاب شفاف با اسپری اسپری به کار می رود - قبلا توسط اسپری می تواند و ریه ها قوی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cooling pump and washing spray gun.
[ترجمه گوگل]پمپ خنک کننده و تفنگ اسپری شستشو
[ترجمه ترگمان]پمپ خنک کننده و gun آب پاش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do not clean the waterborne lacquer of spray gun with the oily lacquer cleaner.
[ترجمه گوگل]لاک آب تفنگ اسپری را با پاک کننده لاک روغنی تمیز نکنید
[ترجمه ترگمان]آب و لاک ویلو رو با اسپری فلفل نمکی تمیز نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A direct current plasma spray gun was designed in which separation sections were set between anode and cathode to restrict the large-scale diffluence of arc.
[ترجمه گوگل]یک تفنگ اسپری پلاسما جریان مستقیم طراحی شد که در آن بخش‌های جداسازی بین آند و کاتد تنظیم می‌شد تا اختلاف قوس در مقیاس بزرگ را محدود کند
[ترجمه ترگمان]یک جریان مستقیم پلاسما با جریان مستقیم به گونه ای طراحی شد که در آن بخش های جداسازی بین آند و کاتد قرار داده شدند تا diffluence مقیاس بزرگ قوس را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A spray gun - water pump linked circuit is designed for easier operation.
[ترجمه گوگل]یک مدار متصل به تفنگ اسپری - پمپ آب برای کارکرد آسانتر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک جریان اتصال پمپ آب - آب برای عملیات آسان تر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Import professional spray gun, small size, easy to install. Width adjustable, mist evenly and cost savings.
[ترجمه گوگل]اسلحه اسپری حرفه ای وارداتی، اندازه کوچک، نصب آسان عرض قابل تنظیم، مه به طور مساوی و صرفه جویی در هزینه
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک تفنگ آب پاش حرفه ای، اندازه کوچک، نصب آسان عرض قابل تنظیم، مه به طور مساوی و صرفه جویی در هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spray gun and its set, air nailer, packing machine, airdrill, abraderandspanner, etc.
[ترجمه گوگل]تفنگ اسپری و ست آن، میخکوب هوا، دستگاه بسته بندی، دریل هوا، ساینده و آچار و غیره
[ترجمه ترگمان]آب پاش و مجموعه آن، nailer هوا، ماشین بسته بندی، airdrill، abraderandspanner و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It designed the power plasma spray gun to meet the requirement for power of plasma spray.
[ترجمه گوگل]این تفنگ اسپری پلاسما قدرت را طوری طراحی کرد که نیاز به قدرت اسپری پلاسما را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]برای برآورده کردن نیاز به استفاده از اسپری پلاسما، توان اسپری پلاسما را طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. BSP - 1 flame spray gun ( implement type ) and thermal spray plastic powder is experimentally studied.
[ترجمه گوگل]تفنگ اسپری شعله BSP - 1 (نوع ابزار) و پودر پلاستیک اسپری حرارتی به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]BSP - ۱ شعله اسپری شعله (نوع اجرا)و پودر اسپری ضد آب به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلمبه سمپاش (اسم)
spray, spray gun

گردپاش (اسم)
spray, spray gun, sprayer

تخصصی

[سینما] رنگ پاش
[پلیمر] تفنگ افشانه ای، تفنگ پاشش

انگلیسی به انگلیسی

• tool used to scatter disinfestation substances

پیشنهاد کاربران

spray gun ( مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ )
واژه مصوب: تفنگ افشانش
تعریف: وسیله ای که با هوا یا سیالی فشرده کار می کند و پوش رنگ را از روزنه ای به بیرون می راند
پیستوله

بپرس