🔹 معادل فارسی : همسر آینده / نامزد ازدواج / شریک زندگی در آستانه ی ازدواج
🔸 تعریف ها:
1 - ( روابط عاشقانه – غیررسمی ) : Spouse - to - be به فردی گفته می شود که قرار است به زودی همسر قانونی یا شریک زندگی فرد دیگر شود. این اصطلاح معمولاً در دوران نامزدی یا برنامه ریزی ازدواج استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( حقوقی – اسناد و قراردادها ) : در برخی اسناد حقوقی یا مهاجرتی، spouse - to - be به فردی اطلاق می شود که هنوز ازدواج نکرده اما در مسیر قانونی ازدواج قرار دارد—مثلاً در درخواست های ویزای نامزدی یا توافق نامه های پیش از ازدواج.
3 - ( فرهنگ پاپ – شبکه های اجتماعی و مراسم ) : این اصطلاح در پلتفرم هایی مثل Instagram یا Pinterest برای توصیف لحظات عاشقانه، برنامه ریزی مراسم، یا معرفی شریک زندگی آینده به کار می ره. مثال: “Can’t wait to marry my amazing spouse - to - be!”
🔹 مثال ها:
She’s planning a surprise for her spouse - to - be before the wedding. اون داره برای همسر آینده ش یه سورپرایز قبل از مراسم ازدواج آماده می کنه.
The couple signed a prenuptial agreement as spouses - to - be. این زوج به عنوان همسران آینده توافق نامه ی پیش از ازدواج امضا کردن.
He introduced his spouse - to - be to the family during the holidays. اون همسر آینده ش رو در تعطیلات به خانواده معرفی کرد.
🔹 مترادف ها: fianc� ( e ) – betrothed – intended – future spouse – partner - to - be
🔸 تعریف ها:
1 - ( روابط عاشقانه – غیررسمی ) : Spouse - to - be به فردی گفته می شود که قرار است به زودی همسر قانونی یا شریک زندگی فرد دیگر شود. این اصطلاح معمولاً در دوران نامزدی یا برنامه ریزی ازدواج استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( حقوقی – اسناد و قراردادها ) : در برخی اسناد حقوقی یا مهاجرتی، spouse - to - be به فردی اطلاق می شود که هنوز ازدواج نکرده اما در مسیر قانونی ازدواج قرار دارد—مثلاً در درخواست های ویزای نامزدی یا توافق نامه های پیش از ازدواج.
3 - ( فرهنگ پاپ – شبکه های اجتماعی و مراسم ) : این اصطلاح در پلتفرم هایی مثل Instagram یا Pinterest برای توصیف لحظات عاشقانه، برنامه ریزی مراسم، یا معرفی شریک زندگی آینده به کار می ره. مثال: “Can’t wait to marry my amazing spouse - to - be!”
🔹 مثال ها:
She’s planning a surprise for her spouse - to - be before the wedding. اون داره برای همسر آینده ش یه سورپرایز قبل از مراسم ازدواج آماده می کنه.
The couple signed a prenuptial agreement as spouses - to - be. این زوج به عنوان همسران آینده توافق نامه ی پیش از ازدواج امضا کردن.
He introduced his spouse - to - be to the family during the holidays. اون همسر آینده ش رو در تعطیلات به خانواده معرفی کرد.
🔹 مترادف ها: fianc� ( e ) – betrothed – intended – future spouse – partner - to - be