spot market

جمله های نمونه

1. Futures prices rise too, pulling the spot market behind them.
[ترجمه پوریا] قیمت های آتی نیز افزایش می یابند و بازار نقدی رادنبال خود می کشند
|
[ترجمه گوگل]قیمت‌های آتی نیز افزایش می‌یابد و بازار نقدی را پشت سر می‌کشد
[ترجمه ترگمان]قیمت های آتی نیز افزایش می یابند و بازار محلی را پشت سر خود می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition you will also find the oil spot market, the energy future exchange, the grain exchange and the fruit auction.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بازار نقطه نفت، بورس آتی انرژی، بورس غلات و حراج میوه را نیز خواهید یافت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این شما بازار نفت، تبادل آینده انرژی، تبادل غله و حراج میوه را پیدا خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is both a spot market and a forward market in most currencies.
[ترجمه گوگل]در اکثر ارزها هم بازار نقدی و هم بازار آتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هم چنین بازار محلی و هم بازار رو به جلو در بیشتر ارز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When spot market prices rose, the utilities were unable to increase their rates.
[ترجمه گوگل]زمانی که قیمت‌های بازار نقدی افزایش یافت، شرکت‌های برق نتوانستند نرخ‌های خود را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]زمانی که قیمت بازار رو به افزایش گذاشت، قبض های مصرفی قادر به افزایش نرخ های خود نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A deep iron ore spot market remains some years off.
[ترجمه گوگل]بازار سنگ آهن عمیق چند سالی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]یک بازار سنگ آهن عمیق چند سال پیش باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most oil is traded called the spot market or through other contracts between producers and users.
[ترجمه گوگل]بیشتر نفت به نام بازار نقدی یا از طریق قراردادهای دیگر بین تولیدکنندگان و استفاده کنندگان معامله می شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر نفت به عنوان بازار محلی و یا از طریق قراردادهای دیگر بین تولیدکنندگان و کاربران معامله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One can either hedge or speculate in the spot market for foreign exchange.
[ترجمه گوگل]می توان در بازار نقدی ارز خارجی را پوشش داد یا سفته بازی کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها می تواند در بازار محلی برای تبادل ارز سرمایه گذاری کند یا احتکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Iron ore is currently trading on the spot market at about $ 85 - $ 87 a tonne, brokers say.
[ترجمه گوگل]دلالان می گویند که سنگ آهن در حال حاضر در بازار نقدی با قیمت 85 تا 87 دلار در هر تن معامله می شود
[ترجمه ترگمان]دلالان می گویند که در حال حاضر قیمت سنگ معدن در بازار محلی در حدود ۸۵ - ۸۵ دلار در هر تن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The basic idea is changing the spot market into the risk of basis risk. It is also theory gist of hedging operation.
[ترجمه گوگل]ایده اصلی تغییر بازار نقدی به ریسک ریسک پایه است این همچنین تئوری عملیات پوشش ریسک است
[ترجمه ترگمان]ایده اصلی تغییر بازار نقطه به خطر ریسک اساسی است همچنین تیوری موضوع عملیات پوشش ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Moving from the long-term contract model toward the spot market model, China's steelmakers have continually been under the thumb of the three big iron ore producers.
[ترجمه گوگل]با حرکت از مدل قراردادهای بلندمدت به سمت مدل بازار لحظه ای، فولادسازان چین به طور مداوم تحت فشار سه تولیدکننده بزرگ سنگ آهن بوده اند
[ترجمه ترگمان]حرکت از مدل قرارداد دراز مدت به سمت مدل بازار محلی، steelmakers های چین به طور مستمر تحت کنترل سه تولید کننده بزرگ سنگ آهن بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In future, the spot market is likely to play a bigger role.
[ترجمه گوگل]در آینده، بازار نقدی احتمالاً نقش بیشتری را ایفا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در آینده، بازار محلی به احتمال زیاد نقش بزرگتری ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a spot market, goods are sold for cash and delivered immediately.
[ترجمه گوگل]در بازار نقدی، کالاها به صورت نقدی فروخته می شوند و بلافاصله تحویل داده می شوند
[ترجمه ترگمان]در بازار محلی کالا به صورت نقدی فروخته می شود و فورا تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The miners disagree and maintain that the spot market represents the real price.
[ترجمه گوگل]ماینرها مخالف هستند و معتقدند که بازار نقدی نشان دهنده قیمت واقعی است
[ترجمه ترگمان]معدنچیان مخالف هستند و ثابت می کنند که بازار محلی نشان دهنده قیمت واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Before a few years, pily spot market a few a few fall, close close stop.
[ترجمه گوگل]قبل از چند سال، بازار نقطه ضخیم چند پاییز، نزدیک توقف نزدیک
[ترجمه ترگمان]قبل از چند سال، بازار سهام در چند ماه کاهش پیدا کرد و به پایان نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At present aluminium of international spot market is supplied be critical, asian market blame very.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آلومینیوم بازار بین المللی نقطه ای عرضه می شود مهم است، بازار آسیایی بسیار مقصر است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، در بازار بین المللی بازار بین المللی، بازار آسیایی مورد انتقاد قرار گرفته است، چرا که بازار آسیایی مورد سرزنش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• situation in which commerce is based on immediate delivery

پیشنهاد کاربران

بازار معاملات نقدی ( لحظه ای )
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
بازار نقدی
یک بازار عمومی که در آن ارزهای دیجیتال برای تسویه فوری معامله می شوند. این در تضاد با بازار آتی است که در آن تسویه در تاریخ بعدی انجام می شود.
بازار نقدی
بازار نقدی یک بازار مالی است که در آن ابزارهای مالی مانند کالاها، ارزها و اوراق بهادار برای تحویل فوری معامله می شوند.
spot market یا cash market, ( بازار نقدی ) یک بازار مالی عمومی است که در آن ابزارهای مالی یا کالاها برای تحویل فوری به فروش می رسد.

بپرس