sposh

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
برف شل و آبکی / برف خیس و گل آلود / برف نیمه ذوب شده
در زبان محاوره ای:
برف شل و ول، برف گِلی، برفی که راه رفتن توش سخته
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( اقلیمی – توصیف برف ) :**
نوعی برف خیس، نیمه ذوب شده، و گل آلود که معمولاً در دمای نزدیک به صفر درجه تشکیل می شه و راه رفتن یا رانندگی در اون دشواره.
مثال: The trail was covered in sposh, making the hike exhausting.
مسیر پر از برف شل و ول بود و پیاده روی رو خیلی سخت کرده بود.
2. ** ( زمستانی – هشداردهنده ) :**
در گزارش های هواشناسی یا توصیف شرایط جاده، �sposh� نشونه ی خطر لغزش، گل آلودگی، و کاهش دید یا کنترل وسایل نقلیه ست.
مثال: Drivers should be cautious—roads are full of sposh.
راننده ها باید احتیاط کنن—جاده ها پر از برف شل و ول شده.
3. ** ( تصویری – استعاری ) :**
گاهی به صورت استعاری برای توصیف شرایطی که هم خیسه، هم نامرتب، هم سخت استفاده می شه.
مثال: My boots are soaked in sposh.
بوت هام توی برف گِلی خیس شدن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
slush – wet snow – mushy snow – snowmelt – sleet

🔸 معادل فارسی:
لوکس بازی / تجملی / شیک بازی / خوش گذشتن
در زبان محاوره ای:
خیلی شیکه، داره خوش می گذرونه، یه جوری لوکس بازی درمیاره
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( صفت – توصیفی ) :**
برای توصیف چیزی که خیلی شیک، تجملی، یا سطح بالا باشه—با لحن غیررسمی یا شوخی آمیز.
مثال: This restaurant is quite sposh, so dress up.
این رستوران خیلی شیکه، پس یه کم رسمی لباس بپوش.
2. ** ( اسم – تجربه یا چیز لوکس ) :**
اشاره به یک تجربه یا آیتم خاص که حس لوکس بودن یا خوش گذرونی داره.
مثال: I’m treating myself to a sposh weekend.
دارم خودمو مهمون یه آخر هفته ی لوکس می کنم.
3. ** ( فعل – رفتاری ) :**
به معنای خوش گذروندن یا خرج کردن برای چیزهای لوکس یا خاص.
مثال: I’m going to sposh out on a shopping spree.
می خوام یه کم ولخرجی لوکس کنم.
4. ** ( طنزآمیز – انتقادی ) :**
گاهی برای توصیف کسی که زیادی ادا درمیاره یا خودشو بالا می گیره.
مثال: She’s acting all sposh lately.
این روزا خیلی ادا شیکی درمیاره.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
posh – fancy – bougie – luxe – indulgent – classy – extravagant