sportswear

/ˈspɔːrtˌswer//ˈspɔːtsweə/

لباس ورزش، لباس خودمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: clothes designed to be worn while engaged in sports, but often worn casually.

جمله های نمونه

1.
لباس ورزش

2. A lot of sportswear is made of very elastic material.
[ترجمه گوگل]بسیاری از لباس های ورزشی از مواد بسیار الاستیک ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پوشاک ورزشی از مواد بسیار الاستیک ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But is it really feasible to don sportswear to the office without the excuse of dress-down Friday?
[ترجمه گوگل]اما آیا واقعا پوشیدن لباس ورزشی در دفتر بدون بهانه روز جمعه امکان پذیر است؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا واقعا این امکان وجود دارد که بدون بهانه پوشیدن لباس ورزشی در روز جمعه به دفتر ورزشی نروید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sportswear company reports a jump in sales since the Olympics.
[ترجمه گوگل]این شرکت پوشاک ورزشی از افزایش فروش نسبت به المپیک خبر می دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت پوشاک ورزشی از زمان برگزاری المپیک از یک پرش در فروش خبر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company has made commercials for leading sportswear manufacturers.
[ترجمه گوگل]این شرکت تبلیغاتی برای تولید کنندگان پیشرو لباس ورزشی ساخته است
[ترجمه ترگمان]این شرکت آگهی های بازرگانی برای تولید کنندگان پوشاک ورزشی را ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They have cornered the market in sportswear.
[ترجمه گوگل]بازار پوشاک ورزشی را به دام انداخته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها بازار پوشاک ورزشی را به دام انداخته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sportswear giants broke off their deal with the world sprint champion who's awaiting a four-year ban for drug abuse.
[ترجمه گوگل]غول های لباس ورزشی قرارداد خود را با قهرمان دوی سرعت جهان که در انتظار محرومیت چهار ساله به دلیل مصرف مواد مخدر بود، قطع کردند
[ترجمه ترگمان]غول های پوشاک ورزشی معامله خود را با قهرمان دو سرعت جهان که انتظار یک محرومیت چهار ساله برای مصرف مواد مخدر را دارند، قطع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A tube top and shorts transcend sportswear when the shorts are beaded.
[ترجمه گوگل]تاپ و شلوارک از لباس‌های ورزشی فراتر می‌روند که شورت‌ها مهره‌دار هستند
[ترجمه ترگمان]لباس ورزشی بالاتر از لباس ورزشی است که در لباس ورزشی منجوق دوزی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And fake sportswear . . . how it's funding the drug dealers.
[ترجمه گوگل]و لباس ورزشی تقلبی چگونه به فروشندگان مواد مخدر کمک مالی می کند
[ترجمه ترگمان]و لباس ورزشی تقلبی چطور مواد مخدر رو تامین میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Purple Label sportswear is filled with chocolate-colored suede trench coats, gray pinstriped cashmere slacks, cashmere sweaters and cashmere overcoats.
[ترجمه گوگل]لباس‌های ورزشی لیبل بنفش با کت‌های جیر شکلاتی، شلوارهای کشمیری راه راه خاکستری، ژاکت‌های کشمیری و کت‌های ترمه پر شده است
[ترجمه ترگمان]لباس ورزشی برچسب بنفش پر است از کت های ساخته شده از شکلات، کت و شلوار آبی رنگی، شلوار راه راه قرمز، شلوار cashmere، شال کشمیر و پالتوهای کشمیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Last year Nike sportswear had been tip - top quality certificate many times.
[ترجمه گوگل]سال گذشته لباس ورزشی نایک بارها گواهینامه کیفیت برتر دریافت کرده بود
[ترجمه ترگمان]سال گذشته شرکت پوشاک ورزشی Nike در چندین بار گواهی کیفیت بالا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mex., Kim called an Anaheim, Calif., sportswear company to order team jackets. The sales rep happened to be Krickitt.
[ترجمه گوگل]مکزیک، کیم با یک شرکت پوشاک ورزشی آناهیم، ​​کالیفرنیا تماس گرفت تا کت های تیمی را سفارش دهد نماینده فروش اتفاقا کریکیت بود
[ترجمه ترگمان]Mex , Calif، Anaheim called called called called called called called Anaheim Anaheim Anaheim Anaheim،،،،،،،،،،، برای سفارش دادن به اعضای تیم ورزشی لباس های ورزشی سفارش دهید این نماینده فروش اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wheat color skin to a healthy sense of vitality, wearing Nike a complete set of pure white pink edge sportswear, the tiny curly brown hair tied in a relaxed and lively braids, always the confidence of cute expressions.
[ترجمه گوگل]رنگ پوست گندم به حس سالم سرزندگی، پوشیدن نایک ست کامل از لباس های ورزشی لبه صورتی سفید خالص، موهای ریز مجعد قهوه ای گره خورده در قیطان های آرام و پر جنب و جوش، همیشه اعتماد به نفس از بیان زیبا
[ترجمه ترگمان]پوست رنگ گندم به یک حس سالم سرشار از نشاط، که نایک یک مجموعه کامل از لباس های ورزشی لبه صورتی خالص، به تن کرده بود، موهای مجعد قهوه ای که با موهایی آرام و با نشاط بسته شده بود، همیشه اعتماد به صورت های زیبا را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The firm manufactures and retails its own range of sportswear.
[ترجمه گوگل]این شرکت طیف وسیعی از لباس های ورزشی خود را تولید و به فروش می رساند
[ترجمه ترگمان]شرکت صنایع پوشاک ورزشی خود را تولید و بسته بندی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Trainers really became popular in the 1980s, when casual sportswear came in.
[ترجمه گوگل]مربیان واقعاً در دهه 1980 محبوب شدند، زمانی که لباس‌های ورزشی معمولی وارد بازار شدند
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، هنگامی که لباس ورزشی غیر عادی وارد شد، مربیان در دهه ۱۹۸۰ محبوب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clothing worn while participating in a sport; casual wear for men or women
sportswear is the special clothing that is worn for playing sports, or for informal leisure activities.

پیشنهاد کاربران

1. لباس ورزشی 2. لباس اسپورت
مثال:
sportswear styled by Karl
لباس ورزشی طراحی شده توسط کارل
sportswear 2 ( n ) =clothes that are worn for playing sports
sportswear
sportswear 1 ( n ) ( spɔrtswɛr ) =clothes that are worn in informal situations
sportswear
پوشاک ورزشی
e. g. The salesclerk said they didn't carry ( = have a supply of ) sportswear
فروشنده ( کارمند فروش ) گفتش که لباس ورزشی اسپرت ندارن
لباس اسپرت

بپرس