sportive

/ˈspɔːrtɪv//ˈspɔːtɪv/

معنی: ورزشی، تفریحی، سرگرم تفریح وورزش
معانی دیگر: شوخ، شوخ چشم، بازی دوست، به شوخی (نه جدی)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: sportively (adv.), sportiveness (n.)
(1) تعریف: fun-loving; playful.
مشابه: mischievous

- He dared not raise the question of marriage, for she was in a sportive mood and would not take him seriously.
[ترجمه گوگل] او جرأت نداشت موضوع ازدواج را مطرح کند، زیرا او روحیه ورزشی داشت و او را جدی نمی گرفت
[ترجمه ترگمان] جرات نمی کرد مساله ازدواج را بزرگ کند، زیرا او خلق و خوی sportive داشت و او را جدی نمی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of, relating to, or fond of sports; athletic.
مشابه: athletic

- She is more interested in the sportive aspects of judo than its use in combat.
[ترجمه گوگل] او بیشتر به جنبه های ورزشی جودو علاقه مند است تا استفاده از آن در مبارزات
[ترجمه ترگمان] او بیشتر به جنبه های ورزشی جودو علاقه دارد تا استفاده از آن در جنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I know you are very sportive and this I like very my dear.
[ترجمه گوگل]میدونم خیلی ورزشی هستی و اینو خیلی دوست دارم عزیزم
[ترجمه ترگمان]می دانم که شما خیلی sportive و من هم خیلی دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From this flower the mind desires to watch sportive play of life.
[ترجمه گوگل]از این گل ذهن آرزوی تماشای بازی ورزشی زندگی را دارد
[ترجمه ترگمان]ذهن از این گل می خواهد بازی ورزشی را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you are caring, honest, sportive, have ambitions to be sense humor, please contact me.
[ترجمه گوگل]اگر دلسوز، صادق، ورزشکار، جاه طلبی برای شوخ طبعی هستید، لطفا با من تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر شما دلسوز باشید، صادق باشید، آرزو داشته باشید که حس شوخ طبعی داشته باشید، لطفا با من تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, the present situation in teaching sportive gymnastics is generally unsatisfactory.
[ترجمه گوگل]با این حال، وضعیت فعلی در آموزش ژیمناستیک ورزشی عموماً رضایت بخش نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، وضعیت فعلی در آموزش ورزش همگانی به طور کلی رضایت بخش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sportive gymnastics has long since played an important role in China's PE teaching . "
[ترجمه گوگل]ژیمناستیک ورزشی مدتهاست که نقش مهمی در آموزش ورزش چین ایفا کرده است "
[ترجمه ترگمان]ورزش مردمی مدت ها است که نقش مهمی در آموزش PE داشته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The designs of the sportive product are depending on the people's needs.
[ترجمه گوگل]طرح های محصول اسپرت بسته به نیاز افراد است
[ترجمه ترگمان]طراحی محصول ورزشی بسته به نیازهای مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sportive fun with table football, darts, and teams of bowling and football.
[ترجمه گوگل]سرگرمی ورزشی با فوتبال روی میز، دارت، و تیم های بولینگ و فوتبال
[ترجمه ترگمان]Sportive با فوتبال، نیزه و تیم های بولینگ و فوتبال بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are active and sportive.
[ترجمه گوگل]شما فعال و ورزشی هستید
[ترجمه ترگمان]شما فعال و بانشاط هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He did his best, therefore, to achieve a mood half sportive and half thoughtful '.
[ترجمه گوگل]بنابراین او تمام تلاش خود را کرد تا به یک روحیه نیمه ورزشی و نیمه متفکر دست یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین بهترین کار خود را کرد تا کمی بازی کند و کمی اندیش ناک به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Song Dynastys responsory poetry with the same subject was not only communicative, sportive and competitive, but also had the complementarity and the profound cultural connotation.
[ترجمه گوگل]شعر پاسخگوی سلسله آهنگ با همین موضوع نه تنها ارتباطی، ورزشی و رقابتی بود، بلکه مکمل و مفهوم فرهنگی عمیقی داشت
[ترجمه ترگمان]آواز خوانی Dynastys responsory با همین موضوع تنها ارتباطی، ورزشی و رقابتی نبود، بلکه مکمل و معنای عمیق فرهنگی نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Module teaching of PE divide PE's teaching into theoretic, sportive and skillful modules. We reify the teaching content, method, control, measures and evaluating method.
[ترجمه گوگل]آموزش ماژول PE، آموزش PE را به ماژول های نظری، ورزشی و مهارتی تقسیم می کند محتوای آموزشی، روش، کنترل، سنجش و روش ارزشیابی را اصلاح می کنیم
[ترجمه ترگمان]آموزش پیمانه ای PE، تدریس PE را به روش های نظری، ورزشی و تخصصی تقسیم می کند ما از محتوای آموزشی، روش، کنترل، معیار و ارزیابی استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشی (صفت)
agonistic, athletic, sporty, sportive

تفریحی (صفت)
sportive, social, sportful, sports

سرگرم تفریح و ورزش (صفت)
sportive

انگلیسی به انگلیسی

• playful, frolicsome, lively; of or pertaining to sports; interested or involved in sports

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sport
✅️ اسم ( noun ) : sport
✅️ صفت ( adjective ) : sporting / sportive / sporty
✅️ قید ( adverb ) : sportingly / sportively / sportily

بپرس