spoony

/ˈspuːniː//ˈspuːnɪ/

معنی: لوس، اهل بوس و کنار، احمق، احمقانه
معانی دیگر: spooney لوس

جمله های نمونه

1. There is also that spoony world of mortals, to now, he don't know oneself return ability to she what?
[ترجمه گوگل]اون دنیای قاشقی فانی ها هم هست، تا حالا، خودش نمیدونه توانایی برگشت به اون چیه؟
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در حال حاضر، دنیای spoony در این دنیا وجود دارد که خودش نمی داند چه چیزی می تواند بر او چیره شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't be spoony over to the goods which wrap flowerily, the new uniform every season in the fashionable magazine is only for the film stars and models.
[ترجمه گوگل]به کالاهایی که به صورت گلدار بسته بندی می شوند، غافل نشوید، یونیفرم جدید هر فصل در مجله شیک فقط برای ستارگان و مدل های سینما است
[ترجمه ترگمان]در مورد کالاهایی که flowerily را پوشش می دهند نروید، لباس جدید هر فصل در مجله مد تنها برای ستاره ها و مدل های فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Network, hurt many spoony woman infatuated, accomplished much bother to bring a man 's heart.
[ترجمه گوگل]شبکه، صدمه دیده بسیاری از زن قاشقی شیفته، انجام زحمت زیادی برای آوردن قلب یک مرد
[ترجمه ترگمان]شبکه، که بسیاری از زنان spoony را شیفته خود کرده بود، برای آوردن دل انسان زحمت زیادی به خود راه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally, God was striked by the spoony boy.
[ترجمه گوگل]بالاخره خدا را پسر قاشقی زد
[ترجمه ترگمان]بالاخره، خدا را شکر که این پسرک هوس باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why often spoony, can often you be sad person however?
[ترجمه گوگل]چرا اغلب قاشقی، اما اغلب می توانید یک فرد غمگین باشید؟
[ترجمه ترگمان]با این حال چرا اغلب اوقات ممکن است شخص ناراحت باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The waiting is spoony woman, is to the men in some kind of a comment, many oath when waiting for is increased, beautiful and lonely.
[ترجمه گوگل]انتظار زن قاشقی است، به مردان در نوعی نظر است، بسیاری از سوگند زمانی که انتظار افزایش یافته است، زیبا و تنها
[ترجمه ترگمان]انتظار زن spoony است، برای مردان به نوعی اظهار نظر، و بسیاری از آن ها وقتی که منتظر افزایش، زیبا و تنها هستند، سوگند یاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spoony Singh opened the Hollywood Wax Museum on February 196 and the line to get in was 1/2 mile long.
[ترجمه گوگل]اسپونی سینگ موزه موم هالیوود را در فوریه 196 افتتاح کرد و خط ورود به آن 1/2 مایل بود
[ترجمه ترگمان]spoony سینگ در روز ۱۹۶ فوریه موزه موم هالیوود را در روز ۱۹۶ فوریه افتتاح کرد و این خط به مدت ۱ \/ ۲ کیلومتر طول داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Spoony have been through ten years, like also.
[ترجمه گوگل]Spoony ده سال را پشت سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]spoony ده سال است که بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I will never imitate spoony birds.
[ترجمه گوگل]من هرگز از پرندگان قاشقی تقلید نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هرگز از پرندگان spoony تقلید نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A male chooses to persist, A female chooses spoony .
[ترجمه گوگل]یک نر ادامه دادن را انتخاب می کند، یک ماده قاشقی را انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]یک مرد تمایل به پافشاری دارد، یک زن، spoony را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Spoony also writes a weekly blog which reflects on issues we talk about during the show.
[ترجمه گوگل]Spoony همچنین یک وبلاگ هفتگی می نویسد که موضوعاتی را که ما در طول نمایش درباره آنها صحبت می کنیم منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]spoony همچنین یک وبلاگ هفتگی می نویسد که درباره موضوعاتی است که ما در طول نمایش در مورد آن صحبت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This golden monkey is a normal "spoony male", introduced the feeder.
[ترجمه گوگل]این میمون طلایی یک "نر قاشقی" معمولی است، فیدر را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]این میمون طلایی یک مرد معمولی \"spoony\" است، که آن را معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Amorous it is foolish, merciless most cruel, spoony it is clumsy, absolutely affection is to know the ways of the world.
[ترجمه گوگل]عاشقانه احمقانه است، بی رحم ترین بی رحمانه است، قاشقی دست و پا چلفتی است، محبت مطلق دانستن راه های دنیاست
[ترجمه ترگمان]amorous، بی رحما نه، بی رحما نه، spoony، clumsy است که راه ورسم جهان را بلد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That is to say, spoony woman, right " one-night standing " is medium man still holding an illusion in the arms?
[ترجمه گوگل]یعنی زن قاشقی، درست "یک شب ایستاده" آیا مرد متوسط ​​هنوز توهم در بغل دارد؟
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، زن spoony، درست یک شب ایستاده، مرد میانی است که هنوز یک توهم را در آغوش دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوس (اسم)
spooney, spoony

اهل بوس و کنار (اسم)
spooney, spoony

احمق (صفت)
dotty, senseless, silly, dense, cockscomb, foolish, dull, batty, stupid, frivolous, dopey, thickheaded, inane, fatuous, cockeyed, unmeaning, daffy, daft, fat-headed, feeble-minded, gawky, loony, spooney, spoony

احمقانه (صفت)
senseless, silly, juvenile, insane, childish, puerile, potty, infatuated, doltish, highland, spooney, spoony

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) one who behaves in a foolishly amorous and sentimental manner; idiot, fool
(slang) foolishly amorous and sentimental; simple, stupid, silly

پیشنهاد کاربران

بپرس