1. A spoonful of mustard will give the dish some zip.
 [ترجمه گوگل]یک قاشق خردل مقداری زیپ به ظرف می دهد 
[ترجمه ترگمان]یک قاشق خردل به ظرف مقداری بسته خواهد داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. In 'a spoonful of sugar', the word 'spoonful' is a partitive.
 [ترجمه گوگل]در «یک قاشق شکر»، کلمه «قاشق» جزئی است 
[ترجمه ترگمان]در یک قاشق شکر، کلمه spoonful a است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. He took a spoonful of the stew and ate it.
 [ترجمه گوگل]یک قاشق از خورش را برداشت و خورد 
[ترجمه ترگمان]یک قاشق سوپ برداشت و آن را خورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. I shouldn't have put that extra spoonful of curry powder in this meal, but I suppose we can all be wise after . . .
 [ترجمه گوگل]من نباید آن قاشق اضافی پودر کاری را در این غذا می ریختم، اما فکر می کنم همه ما می توانیم بعد از آن عاقل باشیم   
[ترجمه ترگمان]من نباید آن قاشق اضافی پودر کاری را در این غذا بگذارم، اما فکر می کنم بعد از آن همه ما می توانیم عاقل باشیم … 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He stirred another spoonful of sugar into his tea.
 [ترجمه گوگل]یک قاشق دیگر شکر را در چایش ریخت 
[ترجمه ترگمان]یک قاشق شکر دیگر در چایش ریخت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. You beg him to try just one spoonful, and he clamps his mouth shut.
 [ترجمه گوگل]به او التماس می کنید که فقط یک قاشق را امتحان کند و او دهانش را می بندد 
[ترجمه ترگمان]از او خواهش می کنم یک قاشق از آن را امتحان کند و دهانش را ببندد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. I shouldn't have put that extra spoonful of curry powder in this meal, but I suppose we can all be wise after the event.
 [ترجمه گوگل]من نباید آن قاشق اضافی پودر کاری را در این غذا می ریختم، اما فکر می کنم همه ما می توانیم بعد از این رویداد عاقل باشیم 
[ترجمه ترگمان]من نباید آن قاشق اضافی پودر کاری را در این غذا بگذارم، اما فکر می کنم بعد از این اتفاق باید عاقل باشیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Where quantities are measured in spoonfuls we mean a level spoonful unless otherwise indicated.
 [ترجمه گوگل]در جایی که مقادیر به قاشق اندازه گیری می شود منظور ما یک قاشق سطح است مگر اینکه خلاف آن مشخص شده باشد 
[ترجمه ترگمان]در جاییکه مقادیر در قاشق اندازه گیری می شوند، به معنی یک قاشق سطح است مگر اینکه در غیر این صورت نشان داده شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Just as Howard is scraping the last spoonful of apple crumble out of the bowl, a thought strikes him.
 [ترجمه گوگل]درست زمانی که هاوارد آخرین قاشق سیب را از کاسه بیرون می کشد، فکری به ذهنش خطور می کند 
[ترجمه ترگمان]درست همان طور که هاوارد آخرین قاشق بزرگ سیب را از کاسه در می آورد، فکری به ذهنش خطور کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. But after only one spoonful, I could tell this stuff was off the map.
 [ترجمه گوگل]اما بعد از فقط یک قاشق، میتوانم بگویم که این چیزها از نقشه خارج شده است 
[ترجمه ترگمان]اما بعد از یک قاشق، می توانستم بگویم که این چیزها از نقشه خارج شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. After the first spoonful of the thick and satisfying minestrone, Luce found she was ravenous.
 [ترجمه گوگل]بعد از اولین قاشق از مینسترون غلیظ و رضایت بخش، لوس متوجه شد که هولناک است 
[ترجمه ترگمان]پس از اولین قاشق از نخستین قاشق بزرگ و ارضا کننده، متوجه شد که او خیلی گرسنه است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Place a spoonful of beans in the bottom of each tin. Sprinkle the cheese over the beans.
 [ترجمه گوگل]کف هر قالب یک قاشق حبوبات بریزید پنیر را روی لوبیاها بپاشید 
[ترجمه ترگمان]یک قاشق لوبیا در ته هر قلع هست پنیر را از روی لوبیا بینداز بیرون 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Ana got up, took a spoonful of bean mush and poked it into the child's mouth.
 [ترجمه گوگل]آنا بلند شد، قاشقی از مایه لوبیا برداشت و در دهان کودک فرو برد 
[ترجمه ترگمان]Ana بلند شد و یک قاشق از خمیر لوبیا را برداشت و آن را در دهان بچه فرو کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Ragna Tischler Goddard likes her tea with a spoonful of history.
 [ترجمه گوگل]Ragna Tischler Goddard چای خود را با یک قاشق از تاریخ دوست دارد 
[ترجمه ترگمان]خانم گادارد دوست دارد چایش را با یک قاشق از تاریخ بخورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید