1. You should try to sponge out the memory of the accident.
[ترجمه گوگل]شما باید سعی کنید خاطره تصادف را از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]باید سعی کنی حافظه اون تصادف رو پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید سعی کنی حافظه اون تصادف رو پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sentence should be sponged out.
[ترجمه گوگل]این جمله را باید اسفنج کرد
[ترجمه ترگمان]حکم باید حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حکم باید حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The blood stains have been sponged out of the floor.
[ترجمه گوگل]لکه های خون از روی زمین بیرون زده است
[ترجمه ترگمان] لکه های خون از کف اتاق پاک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] لکه های خون از کف اتاق پاک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Time can sponge out all trace of truth .
[ترجمه گوگل]زمان می تواند تمام ردپای حقیقت را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]زمان میتونه همه اثرات حقیقت رو پاک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمان میتونه همه اثرات حقیقت رو پاک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This oil mark will never sponge out.
[ترجمه گوگل]این علامت روغن هرگز از بین نمی رود
[ترجمه ترگمان]این علامت نفتی هرگز اسفنج نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این علامت نفتی هرگز اسفنج نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If you don't get any relief at all within a week, go ahead and take the sponge out.
[ترجمه گوگل]اگر در عرض یک هفته اصلاً تسکین نیافتید، ادامه دهید و اسفنج را بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]اگر تا یک هفته دیگر خیالت راحت باشد، جلو برو و اسفنج را ببر بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر تا یک هفته دیگر خیالت راحت باشد، جلو برو و اسفنج را ببر بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید