spondylolisthesis

جمله های نمونه

1. Key words: spondylolysis, spondylolisthesis, magnetic resonance imaging, fusion, spondylodesis.
[ترجمه گوگل]کلمات کلیدی: اسپوندیلولیز، اسپوندیلولیستزیس، تصویربرداری تشدید مغناطیسی، فیوژن، اسپوندیلودز
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: spondylolysis، spondylolisthesis، تصویربرداری تشدید مغناطیسی، ترکیب، spondylodesis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dysplastic spondylolisthesis is due to a congenital sacral or L5 arch anomaly.
[ترجمه گوگل]اسپوندیلولیستزی دیسپلاستیک به دلیل ناهنجاری مادرزادی قوس خاجی یا L5 است
[ترجمه ترگمان]dysplastic spondylolisthesis ناشی از یک ناهنجاری مادرزادی یا ناهنجاری ضمنی L۵ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For patients complicated with herniated disc, fractures or spondylolisthesis, early surgical treatment is suggested.
[ترجمه گوگل]برای بیمارانی که با فتق دیسک، شکستگی یا اسپوندیلولیستزی عارضه دارند، درمان زودهنگام جراحی پیشنهاد می شود
[ترجمه ترگمان]برای بیمارانی که با دیسک herniated، شکستگی یا spondylolisthesis پیچیده شده اند، درمان های اولیه جراحی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To explore the clinic effects of lumbar spondylolisthesis treated by posterolaterial fusion with coralline spinal interbody fusion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات کلینیکی اسپوندیلولیستزی کمری تحت درمان با همجوشی خلفی-لاتریال با فیوژن بین بدنی ستون فقرات مرجانی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات بالینی lumbar که با ادغام posterolaterial با coralline spinal spinal درمان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods:Degenerative spondylolisthesis cases were treated by bilateral partial hemilaminectomy preserving spinous process and H-shape bone grafting between spinous processes and laminae .
[ترجمه گوگل]روش‌ها: موارد اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو با همیلامینکتومی جزئی دوطرفه با حفظ فرآیند خاردار و پیوند استخوان H شکل بین پروسه‌های خاردار و لامینه درمان شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: degenerative موارد spondylolisthesis با حفظ فرآیند spinous hemilaminectomy partial bilateral و پیوند استخوان شکل H بین فرآیندهای spinous و laminae مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Congenital ichthyosis, myositis ossificans, spondylolisthesis, calling for Celebrex, Flexeril, oxycodone hydrochloride.
[ترجمه گوگل]ایکتیوز مادرزادی، میوزیت استخوانی، اسپوندیلولیستزیس، خواستار سلبرکس، فلکسیریل، اکسی کدون هیدروکلراید
[ترجمه ترگمان]Congenital مادرزادی، myositis ossificans، spondylolisthesis، موسوم به Celebrex، Flexeril،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Degenerative spondylolisthesis is the result of longstanding intersegmental instability at the lumbar motion segment.
[ترجمه گوگل]اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو نتیجه بی ثباتی طولانی مدت بین بخشی در بخش حرکتی کمر است
[ترجمه ترگمان]degenerative spondylolisthesis ناشی از بی ثباتی طولانی مدت intersegmental در بخش حرکتی کمری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Summary of Background Data. Spondylolysis and spondylolisthesis are prevalent in the general population; however, the relationship between these conditions and LBP is controversial.
[ترجمه گوگل]خلاصه داده های پس زمینه اسپوندیلولیز و اسپوندیلولیستزیس در جمعیت عمومی شایع است با این حال، رابطه بین این شرایط و LBP بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]خلاصه داده های پس زمینه Spondylolysis و spondylolisthesis در جمعیت عمومی رایج هستند؛ با این حال، رابطه بین این شرایط و LBP بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To explore the etiology of lumbar degenerative spondylolisthesis ( DS ) by analyzing its CT manifestations.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت اسپوندیلولیستزی دژنراتیو کمری (DS) با تجزیه و تحلیل تظاهرات CT آن
[ترجمه ترگمان]هدف برای کاوش در مورد etiology فاسد کننده کمری (DS)از طریق تحلیل جلوه های CT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To study the cause of lumbar degenerative spondylolisthesis and the value of CT diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه علت اسپوندیلولیستزی دژنراتیو کمری و ارزش تشخیص CT
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه علت of فاسد کننده و ارزش تشخیص CT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The anterior and posterior relative bulge of the disk that is adjacent to inferior edge of the olisthy vertebra are considered the main clue and basis of CT diagnosis of lumber spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]برآمدگی نسبی قدامی و خلفی دیسک که در مجاورت لبه تحتانی مهره اولیستی قرار دارد، سرنخ اصلی و مبنای تشخیص CT اسپوندیلولیستزیس الوار می باشد
[ترجمه ترگمان]برآمدگی نسبی جلویی و جلویی دیسک که مجاور لبه پایین ستون فقرات قرار دارد، به عنوان سرنخ اصلی و پایه تشخیص CT of محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pathological changes for the main mast facet osteoarthritis and spinal canal stenosis, and segmental instability, disc degeneration, spondylolisthesis and spinal ligament calcification, and other.
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک برای استئوآرتریت فاست ماست اصلی و تنگی کانال نخاعی و ناپایداری سگمنتال، دژنراسیون دیسک، اسپوندیلولیستزیس و کلسیفیکاسیون رباط نخاعی و غیره
[ترجمه ترگمان]تغییرات Pathological برای the وجه اصلی و stenosis کانال ستون فقرات و instability قطعه ای، انحطاط دیسک، تخریب دیسک، spondylolisthesis و نخاع و غیره تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Study Design. Comparison of 2 radiographic measurement techniques of slip severity in spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه مقایسه دو روش اندازه گیری رادیوگرافیک شدت لغزش در اسپوندیلولیستزیس
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه مقایسه تکنیک های اندازه گیری radiographic با شدت لغزش در spondylolisthesis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We also consulted experts in orthopedic surgery, rheumatology and radiology to produce this narrative review on lumbar degenerative spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]ما همچنین با متخصصان جراحی ارتوپدی، روماتولوژی و رادیولوژی مشورت کردیم تا این بررسی روایی در مورد اسپوندیلولیستزی دژنراتیو کمری ارائه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین با متخصصان جراحی ارتوپدی، rheumatology و رادیولوژی مشورت کردیم تا این بررسی روایی را بر روی spondylolisthesis فاسد شدنی تولید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) slippage of one vertebra above the adjacent vertebra

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] جابجاشدن یک مهره رو به جلو ( بر روی مهره ی تحتانی )
سُرخوردگی مهره
spondylolisthesis ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: مهره رانش
تعریف: رانده شدن یک مهرۀ به طرف جلو بر روی مهرۀ زیرین
سایش دو مهره کمر
لغرش به جلوی مهره کمر

بپرس