spoken language

جمله های نمونه

1. Spoken language contains many incomplete sentences.
[ترجمه گوگل]زبان گفتاری شامل بسیاری از جملات ناقص است
[ترجمه ترگمان]زبان شفاهی شامل بسیاری از جملات ناقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For the spoken language, students are taught by native speakers.
[ترجمه گوگل]برای زبان گفتاری، دانش آموزان توسط افراد بومی آموزش داده می شوند
[ترجمه ترگمان]برای زبان گفتاری، دانش آموزان توسط گویشوران بومی آموزش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The emphasis is very much on learning the spoken language.
[ترجمه گوگل]تاکید بسیار بر یادگیری زبان گفتاری است
[ترجمه ترگمان]تاکید بسیار بر یادگیری زبان گفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They developed no spoken language and communicated solely by gestures.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ زبان گفتاری را توسعه ندادند و فقط با حرکات ارتباط برقرار می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نه زبان گفتاری را توسعه دادند و تنها با اشاره به ارتباط رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For this reason, spoken language interpreters are specifically trained to reject the effects of their utterance of the target language.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، مترجمان زبان گفتاری به طور خاص برای رد تأثیرات بیان آنها از زبان مقصد آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، مترجم شفاهی زبان به طور خاص برای رد کردن اثرات گفتار خود از زبان هدف آموزش دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They occur alongside spoken language, interact with it, and produce, together with it, a total system of communication.
[ترجمه گوگل]آنها در کنار زبان گفتاری رخ می دهند، با آن تعامل می کنند، و همراه با آن، یک سیستم ارتباطی کامل ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در کنار زبان گفتاری رخ می دهند، با آن تعامل دارند، و با آن، یک سیستم کلی ارتباط ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many facets of spoken language are absent from written language.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جنبه های زبان گفتاری در زبان نوشتاری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جنبه های زبان گفتاری از زبان نوشتاری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neologisms come and go very quickly in spoken language but tend to be less frequent in writing.
[ترجمه گوگل]نئولوژیزم ها در زبان گفتاری خیلی سریع می آیند و می روند، اما در نوشتار کمتر دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Neologisms می آیند و خیلی سریع در زبان صحبت می کنند اما در نوشتن کم تر اتفاق می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Traditional behavioural formulations have regarded spoken language as the minimal units for any form of analysis.
[ترجمه گوگل]فرمول‌بندی‌های رفتاری سنتی، زبان گفتاری را حداقل واحد برای هر شکلی از تحلیل در نظر گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]فرمول های رفتاری سنتی زبان گفتاری را به عنوان حداقل واحدهای برای هر نوع تجزیه و تحلیل در نظر گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But not on exactly the same areas as spoken language.
[ترجمه گوگل]اما نه دقیقاً در زمینه های مشابه با زبان گفتاری
[ترجمه ترگمان]اما نه در همان مناطق به عنوان زبان گفتاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Living Language How people express themselves in words Spoken language is what you speechread.
[ترجمه گوگل]زبان زنده چگونه افراد خود را با کلمات بیان می کنند زبان گفتاری همان چیزی است که شما می خوانید
[ترجمه ترگمان]زبان زنده این که چگونه مردم خودشان را به زبان شفاهی بیان می کنند چیزی است که شما درک می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many facets of spoken language are absent from written language. Different degrees of planning are associated with speech and writing.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جنبه های زبان گفتاری در زبان نوشتاری وجود ندارد درجات مختلفی از برنامه ریزی با گفتار و نوشتار مرتبط است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جنبه های زبان گفتاری از زبان نوشتاری وجود ندارد درجات مختلف برنامه ریزی مرتبط با سخنرانی و نوشتن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In normal spoken language there are often clear pragmatic constraints on the choice of particular syntactic forms.
[ترجمه گوگل]در زبان گفتاری معمولی اغلب محدودیت‌های عمل‌گرایانه واضحی در انتخاب اشکال نحوی خاص وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در زبان گفتاری عادی، اغلب محدودیت های عمل گرایانه بر روی انتخاب اشکال نحوی خاص وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The same arguments apply to children's spoken language.
[ترجمه گوگل]همین استدلال ها در مورد زبان گفتاری کودکان نیز صدق می کند
[ترجمه ترگمان]همین بحث ها در مورد زبان گفتاری از کودکان صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Furthermore, an adequate characterisation of spoken language requires the integration of descriptive frameworks from different branches of linguistics and psychology.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، توصیف مناسب زبان گفتاری مستلزم ادغام چارچوب‌های توصیفی از شاخه‌های مختلف زبان‌شناسی و روان‌شناسی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک توصیف مناسب از زبان گفتاری نیازمند یکپارچه سازی چارچوب های توصیفی از شاخه های مختلف زبان شناسی و روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• language that people communicate with, language which people speak

پیشنهاد کاربران

بپرس