splotchy

/ˈsplɒtʃɪ//ˈsplɒtʃɪ/

معنی: خال خال، لکه لکه
معانی دیگر: لکه لکه، خال خال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: splotchier, splotchiest
• : تعریف: marked with splotches.

جمله های نمونه

1. The skin is usually pale and splotchy.
[ترجمه گوگل]پوست معمولاً رنگ پریده و لکه دار است
[ترجمه ترگمان]پوست معمولا رنگ پریده و splotchy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This makeup does not get splotchy and stays very natural looking all day.
[ترجمه گوگل]این آرایش لکه دار نمی شود و در تمام طول روز ظاهری بسیار طبیعی دارد
[ترجمه ترگمان]این آرایش به splotchy نمی رسد و تمام روز بسیار طبیعی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yet it is the aged beggar, the splotchy, dirty swing in the park and the edges of cigarettes beside the bus stop that give this city soul.
[ترجمه گوگل]با این حال این گدای سالخورده، تاب لکه دار و کثیف در پارک و لبه های سیگار در کنار ایستگاه اتوبوس است که به این شهر روح می بخشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این گدای پیر، لکه لکه لکه لکه لکه است، یک تاب کثیف در پارک و حاشیه سیگار کنار ایستگاه اتوبوس ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The splotchy design on the dress, reminiscent of a butterfly or maybe Rorschach ink blots, is certainly artistic, but I'm waiting for a little more proof of the science before I send my measurements.
[ترجمه گوگل]طرح لکه‌دار روی لباس، که یادآور لکه‌های جوهر پروانه یا شاید رورشاخ است، مطمئناً هنری است، اما من قبل از ارسال اندازه‌گیری‌هایم منتظر اثبات کمی بیشتر از این علم هستم
[ترجمه ترگمان]طراحی splotchy روی لباس، یادآور یک پروانه یا شاید جوهر جوهر، قطعا هنرمندانه است، اما من منتظر یک مدرک بیشتر از علم قبل از ارسال measurements هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She brushed some wet hair from his face, stooped, landed a splotchy wet kiss on his cheek.
[ترجمه گوگل]موهای خیس صورتش را کنار زد، خم شد، بوسه خیس لکه‌ای روی گونه‌اش زد
[ترجمه ترگمان]موی خیسش را از روی صورتش کنار زد، خم شد، روی گونه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه لکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stephanie did not look well. The gloss had gone from her blond hair and her skin was splotchy looking.
[ترجمه گوگل]استفانی ظاهر خوبی نداشت براقی از موهای بلوندش رفته بود و پوستش لکه دار شده بود
[ترجمه ترگمان]استفانی خوب به نظر نمی رسید برق از موی بلوند و پوستش محو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blisters develop and the skin takes on an intensely reddened, splotchy appearance.
[ترجمه گوگل]تاول ها ایجاد می شوند و پوست ظاهری به شدت قرمز و لکه دار به خود می گیرد
[ترجمه ترگمان]Blisters رشد می کنند و پوست به شکل ظاهری سرخ و splotchy به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How it works: the antioxidants in strawberries may help even out a splotchy complexion.
[ترجمه گوگل]چگونه کار می کند: آنتی اکسیدان های موجود در توت فرنگی ممکن است به صاف کردن پوست لکه دار کمک کنند
[ترجمه ترگمان]چگونه کار می کند: آنتی اکسیدان ها در توت فرنگی ممکن است حتی به رنگ splotchy نیز کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you don't take care of them, however, you'll be showing off splotchy and wilted plants.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر از آنها مراقبت نکنید، گیاهان لکه دار و پژمرده را نشان خواهید داد
[ترجمه ترگمان]اما اگر شما از آن ها مراقبت نکنید، لکه لکه لکه لکه و plants را نشان خواهید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That is one reason I like soy crayons so much. . . they color smoothly and evenly unlike chunky, splotchy petroleum crayons.
[ترجمه گوگل]این یکی از دلایلی است که من مداد رنگی سویا را خیلی دوست دارم آنها بر خلاف مداد رنگی های نفتی درشت و لکه دار، صاف و یکنواخت رنگ می کنند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیله که من دوست دارم مداد رنگی داشته باشم، به نرمی و به طور مساوی با خپله بودن و مداد رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have pretty bad acne rosacea and this covers almost all of the redness and scars, even when I dont use a concealer! This makeup does not get splotchy and stays very natural looking all day.
[ترجمه گوگل]من روزاسه آکنه بسیار بدی دارم و این تقریباً تمام قرمزی ها و جای زخم ها را پوشش می دهد، حتی زمانی که از کانسیلر استفاده نمی کنم! این آرایش لکه دار نمی شود و در تمام طول روز ظاهری بسیار طبیعی دارد
[ترجمه ترگمان]من جوش های خیلی بدی دارم، و این تقریبا تمام قرمزی و زخم ها را می پوشاند، حتی وقتی از کرم کانسیلر استفاده نمی کنم! این آرایش به splotchy نمی رسد و تمام روز بسیار طبیعی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خال خال (صفت)
dotty, spotted, punctulate, dotted, punctate, guttate, splotchy

لکه لکه (صفت)
mottled, splotchy, mealy

تخصصی

[نساجی] لکه لکه - خال خال - نقطه نقطه

انگلیسی به انگلیسی

• marked with spots or stains

پیشنهاد کاربران

بپرس