1. He had a splodge of oil on his cheek.
[ترجمه گوگل]لکه روغن روی گونه اش بود
[ترجمه ترگمان]صورتش پر از روغن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صورتش پر از روغن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They feature an unsavoury brown splodge with a white kerchief around its upper region.
[ترجمه گوگل]آنها دارای یک خراش قهوه ای ناخوشایند با یک دستمال سفید در اطراف ناحیه بالایی آن هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک splodge قهوه ای روشن با یک روسری سفید در اطراف منطقه بالایی آن را مشخص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک splodge قهوه ای روشن با یک روسری سفید در اطراف منطقه بالایی آن را مشخص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Last month's shows a deep blue splodge over Iceland, Spitsbergen, Scandanavia and the UK, and another over the western US and eastern Pacific.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته یک سیل آبی عمیق بر فراز ایسلند، اسپیتسبرگن، اسکانداناوی و بریتانیا، و دیگری بر فراز غرب ایالات متحده و شرق اقیانوس آرام را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته یک splodge آبی عمیق را در ایسلند، Spitsbergen، Scandanavia و بریتانیا و دیگری بر فراز غرب و شرق اقیانوس آرام نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته یک splodge آبی عمیق را در ایسلند، Spitsbergen، Scandanavia و بریتانیا و دیگری بر فراز غرب و شرق اقیانوس آرام نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He put his hand on the bed, and left a splodge of blood on the bedspread.
[ترجمه گوگل]دستش را روی تخت گذاشت و لکهای از خون روی روتختی گذاشت
[ترجمه ترگمان]دستش را روی تخت گذاشت و یک قطره خون روی روتختی ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستش را روی تخت گذاشت و یک قطره خون روی روتختی ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The sketchbook and notebook pages for the day are almost indecipherable with rain drop splodges.
[ترجمه گوگل]صفحات اسکیس و دفترچه یادداشت برای روز تقریباً با قطرات باران قابل کشف نیستند
[ترجمه ترگمان]تعداد sketchbook و دفتر یادداشت روزانه در این روز تقریبا indecipherable است و قطرات باران می بارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد sketchbook و دفتر یادداشت روزانه در این روز تقریبا indecipherable است و قطرات باران می بارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Having said that, it's actually quite hard to take down your enemy when they appear to be little more than a splodge on a far-off hill.
[ترجمه گوگل]با این اوصاف، در واقع بسیار سخت است که دشمن خود را از بین ببرید، زمانی که به نظر می رسد کمی بیشتر از یک انفجار در یک تپه دور است
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه این را گفت خیلی سخت است که دشمن شما را وقتی که به نظر می رسد کمی بیشتر از یک splodge در یک تپه دوردست باشند، بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه این را گفت خیلی سخت است که دشمن شما را وقتی که به نظر می رسد کمی بیشتر از یک splodge در یک تپه دوردست باشند، بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Kane, who was using the money to buy treats for his pet hamster Splodge, said he would try to look for other work.
[ترجمه گوگل]کین که از این پول برای خرید خوراکی برای همستر حیوان خانگی خود اسپلوج استفاده می کرد، گفت که سعی خواهد کرد به دنبال کار دیگری باشد
[ترجمه ترگمان]کین که از این پول برای خرید غذا برای حیوان خانگی اش hamster استفاده می کرد، گفت که او تلاش خواهد کرد تا به دنبال کار دیگری بگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کین که از این پول برای خرید غذا برای حیوان خانگی اش hamster استفاده می کرد، گفت که او تلاش خواهد کرد تا به دنبال کار دیگری بگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید