• : تعریف: to make petty or needlessly fine distinctions. • مشابه: quibble
انگلیسی به انگلیسی
• debate, make tiny distinctions
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: گیر دادن به جزئیات / مو را از ماست کشیدن / بحث بی مورد بر سر نکات ریز 🔸 تعریف ها: 1. بحث کردن یا تمایز قائل شدن بر سر جزئیات بسیار کوچک و بی اهمیت مثال: Stop splitting hairs and focus on the main issue. بی خیال جزئیات شو و روی اصل موضوع تمرکز کن. ... [مشاهده متن کامل]
2. رفتار بیش از حد دقیق یا وسواسی در تحلیل یا نقد چیزی که تفاوت هایش ناچیز یا بی اهمیت اند مثال: They’ve been splitting hairs about the wording of the contract for hours. ساعت ها دارن سر واژه های قرارداد مو رو از ماست می کشن. 🔸 مترادف ها: quibble – nitpick – cavil – carp – overanalyze 🔸 ریشه شناسی: این اصطلاح از قرن ۱۷ میلادی رایج شده و به دشواری یا بی فایده بودنِ تقسیم یک تار مو اشاره داره—یعنی تمایزهای بسیار ریز و بی اهمیت. در گذشته، فیلسوفان یا حقوق دانان گاهی به خاطر دقت بیش از حد در جزئیات متهم به �split hairs� می شدن.
گیر دادن به جزئیات بی اهمیت
go through/over something with a fine - tooth comb
making unnecessary distinctions between things when the differences between them are so small they are not important. Don't split hairs. مته به خشخاش گذاشتن مو رو از ماست کشیدن
مته به خشخاش گذاشتن
My boss is always splitting hairs when I talk to him about something important. رئیس من همیشه وقتی با او درباره چیز مهمی حرف می زنم مو از ماست بیرون می کشد.