split hairs

/splɪt hɛrz//splɪt heəz/

موشکافی کردن، به جزئیات (غیرضروری) پرداختن، مو از ماست کشیدن، وارد جزئیات کم اهمیت شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make petty or needlessly fine distinctions.
مشابه: quibble

انگلیسی به انگلیسی

• debate, make tiny distinctions

پیشنهاد کاربران

go through/over something with a fine - tooth comb
making unnecessary distinctions between things when the differences between them are so small they are not important. Don't split hairs.
مته به خشخاش گذاشتن
مو رو از ماست کشیدن
مته به خشخاش گذاشتن
My boss is always splitting hairs when I talk to him about something important.
رئیس من همیشه وقتی با او درباره چیز مهمی حرف می زنم مو از ماست بیرون می کشد.

بپرس