splicing

جمله های نمونه

1. This film isn't novel at all, only splicing love to fight.
[ترجمه سین. صاد] این فیلم اصلا رمان نیست، صرفا پیوند عشق با جنگ است
|
[ترجمه گوگل]این فیلم اصلاً رمان نیست، فقط عشق به مبارزه را به هم پیوند می دهد
[ترجمه ترگمان]این فیلم اصلا رمان نیست، تنها splicing برای مبارزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Herb Caen created this species by linguistic splicing sometime in the Pleistocene Age.
[ترجمه گوگل]هرب کان این گونه را با پیوند زبانی زمانی در عصر پلیستوسن ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]هرب Caen این گونه را با splicing زبانی در عصر پلیستوسن ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Splicing new wood into a vertical section of frame may involve removing glass.
[ترجمه گوگل]اتصال چوب جدید به بخش عمودی قاب ممکن است شامل برداشتن شیشه باشد
[ترجمه ترگمان]تبدیل چوب جدید به یک بخش عمودی از کادر ممکن است شامل حذف شیشه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An ultra _ low _ loss splicing without conventional power monitoring could be achieved.
[ترجمه گوگل]یک اتصال بسیار کم تلفات بدون نظارت بر توان معمولی می تواند به دست آید
[ترجمه ترگمان]An کم اتلاف بدون نظارت بر قدرت مرسوم می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Guillotine Splicer: Device used for butt-splicing film with splicing tape.
[ترجمه گوگل]گیوتین اسپلایسر: دستگاهی که برای اتصال فیلم لب به لب با نوار چسب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Guillotine: دستگاه برای فیلم splicing با نوار splicing استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Standard are fusion splicing of optical fibers does not include buckling, angular, or lateral offsets.
[ترجمه گوگل]استاندارد اتصال فیوژن فیبرهای نوری شامل کمانش، زاویه یا انحراف جانبی نیست
[ترجمه ترگمان]استاندارد سازی فیبرهای نوری شامل کمانش، زاویه، یا فرورفتگی افقی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its splicing of English with Igbo rhythms, stories and proverbs was revelatory.
[ترجمه گوگل]تلفیق انگلیسی آن با ریتم ها، داستان ها و ضرب المثل های ایگبو وحیانی بود
[ترجمه ترگمان]پیرایش زبان انگلیسی با ریتم های Igbo، داستان ها و proverbs revelatory بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Again, you'll have to do some cable splicing and soldering, but in the end you avoid having to use an additional wall outlet.
[ترجمه گوگل]باز هم، شما باید کابل را به هم متصل کنید و لحیم کاری کنید، اما در نهایت از استفاده از پریز دیواری اضافی اجتناب می کنید
[ترجمه ترگمان]باز هم باید یک جوش و لحیم کاری کابلی انجام دهید، اما در نهایت از نیاز به استفاده از یک خروجی دیواره اضافی خودداری خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Responsible for log curve splicing, editing, depth shifting, normalization and log curve process, such as environment correction.
[ترجمه گوگل]مسئول اتصال منحنی ورود به سیستم، ویرایش، تغییر عمق، عادی سازی و فرآیند منحنی ورود به سیستم، مانند اصلاح محیط
[ترجمه ترگمان]برای پیرایش منحنی log، ویرایش، تغییر عمق، نرمال سازی و فرآیند منحنی log، مانند اصلاح محیط، مسیول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The alternative splicing is regulated by the interaction between diverse cis - acting elements and trans - acting factors.
[ترجمه گوگل]اتصال جایگزین با تعامل بین عناصر مختلف سیس - عامل و عوامل ترانس - کنشگر تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]پیرایش جایگزین به واسطه تعامل بین عناصر فعال مستقل مشترک المنافع و عوامل عملکرد ترانس تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And also, the yarn motion in the splicing and the splicing principle has been studied.
[ترجمه گوگل]و همچنین حرکت نخ در اسپلایسینگ و اصل اسپلایسینگ بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین، حرکت نخ در پیرایش و اصل splicing مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With fusion splicing, a tiny core axial offsets . It originates from an index modification in the core region due to the heat treatments accompaniment to the splice process.
[ترجمه گوگل]با اتصال فیوژن، یک هسته کوچک محوری منحرف می شود این از یک اصلاح شاخص در ناحیه هسته به دلیل عملیات حرارتی همراه با فرآیند اتصال سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]با splicing ترکیبی، یک offsets محوری با هسته کوچک ایجاد می شود این فرآیند از تغییر شاخص در ناحیه مرکزی ناشی از عملیات حرارتی با فرآیند اتصال سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Strategic Code Splicing might have a minimal effect, but it's unnoticeable in almost all cases.
[ترجمه گوگل]اتصال کد استراتژیک ممکن است تأثیر حداقلی داشته باشد، اما تقریباً در همه موارد قابل توجه نیست
[ترجمه ترگمان]کد استراتژیک Splicing ممکن است دارای کم ترین اثر باشد، اما در تمام موارد غیرقابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The night before last, Tyler sat up alone, splicing sex organs into Snow White.
[ترجمه گوگل]شب قبل، تایلر تنها نشسته بود و اندام های جنسی را به سفید برفی می چسباند
[ترجمه ترگمان]شب قبل، تایلر تنها نشست و اندام های جنسی را به سفید برفی بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is made by splicing and compressing with special technology after dried high - quality poplar wood.
[ترجمه گوگل]با اتصال و فشرده سازی با تکنولوژی خاص پس از خشک شدن چوب صنوبر مرغوب ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند با استفاده از پیرایش و فشرده شدن با تکنولوژی های خاص پس از خشک کردن چوب صنوبر با کیفیت بالا انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] به هم چسباندن قطعات مختلف فیلم چاپ شده - چسباندن فیلم - چسبکاری

انگلیسی به انگلیسی

• act of joining; instance of being joined

پیشنهاد کاربران

splicing ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: پیرایش 3
تعریف: ← پیرایش رِنا
پیرایش
پیرایش در زیست شناسی
پیوند
درزیست شناسی به معنی ویرایش و پیرایش است
در زیست شناسی ب معنای پردازش در بهم متصل کردن اگزون های RNAبکار میرود
اسپلایزینگ
verb:
باهم متصل کردن ( splice, connect )
پیوند کردن ( splice )
بهم تابیدن ( intertwine, splice )

بپرس