splendid

/ˈsplendəd//ˈsplendɪd/

معنی: براق، عالی، غرا، با شکوه، پر زرق و برق، باجلال
معانی دیگر: پرجلال، مجلل، شکوهمند، چشمگیر، بسیار خوب، درخشان، تابناک، خوش رنگ و آب، تحسین انگیز، ستایش انگیز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: splendidly (adv.), splendidness (n.)
(1) تعریف: magnificent, grand, or the like; impressive.
مترادف: gorgeous, grand, impressive, magnificent, majestic, regal, splendiferous, splendorous
متضاد: unimpressive
مشابه: awesome, beautiful, brave, brilliant, gallant, glorious, golden, grandiose, imposing, marvelous, palatial, proud, resplendent, rich, royal, stately, sublime, superb, surpassing, wicked

- They sat down to a splendid feast.
[ترجمه گوگل] آنها در یک جشن باشکوه نشستند
[ترجمه ترگمان] آن ها در یک ضیافت باشکوه نشستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The ballroom was splendid with its glittering candelabra and marble columns.
[ترجمه گوگل] سالن رقص با شمعدان های پر زرق و برق و ستون های مرمری بسیار باشکوه بود
[ترجمه ترگمان] سالن رقص با شمع های درخشان و ستون های مرمرین تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: outstanding or superb; excellent.
مترادف: excellent, great, outstanding, super, superb
متضاد: unimpressive
مشابه: bully, dynamite, exceptional, extraordinary, famous, fine, first-class, first-rate, magnificent, marvelous, mean, nonpareil, out of sight, peerless, sublime, superior, superlative, terrific, wicked, wonderful

- She is a splendid pianist.
[ترجمه گوگل] او یک پیانیست برجسته است
[ترجمه ترگمان] او یک پیانیست خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They did a splendid job remodeling the kitchen.
[ترجمه گوگل] آنها یک کار عالی در بازسازی آشپزخانه انجام دادند
[ترجمه ترگمان] ان ها یک کار عالی برای تعمیر آشپزخانه انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. splendid weather
هوای خیلی خوب

2. a splendid assortment of rugs
مجموعه ی عالی فرش

3. a splendid palace
یک کاخ باشکوه

4. a splendid success
موفقیت عالی

5. Our house has got a splendid view across to the Cotswolds.
[ترجمه گوگل]خانه ما منظره فوق العاده ای از کوتس ولدز دارد
[ترجمه ترگمان]خانه ما منظره باشکوهی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Happy birthday to an attractive,intellectual,sophisticated and all round splendid person.
[ترجمه گوگل]تولد یک فرد جذاب، روشنفکر، پیچیده و همه جانبه باشکوه مبارک
[ترجمه ترگمان]تولدت مبارک، جذاب، روشنفکر، و همه چیز با شکوهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cherbourg had a splendid harbour enclosed by a long sea wall.
[ترجمه گوگل]شربورگ یک بندر باشکوه داشت که توسط یک دیوار دریایی طولانی محصور شده بود
[ترجمه ترگمان]Cherbourg یک بندر باشکوه در کنار یک دیوار بلند دریایی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fireworks looked very splendid against the dark sky.
[ترجمه امیر] آتش بازی در آسمان تاریک بسیار با شکوه بود
|
[ترجمه گوگل]آتش بازی در مقابل آسمان تاریک بسیار باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]آتش بازی در برابر آسمان تیره بسیار باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We've all had a splendid time.
[ترجمه گوگل]همه ما اوقات فوق العاده ای را سپری کرده ایم
[ترجمه ترگمان]همه ما اوقات خوبی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was a splendid array of food on the table.
[ترجمه گوگل]روی میز یک سری غذای عالی بود
[ترجمه ترگمان]انواع غذاها روی میز چیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The love of one's country is a splendid thing —— but why should love stop at the border?
[ترجمه گوگل]عشق به وطن چیز باشکوهی است -- اما چرا عشق باید در مرز متوقف شود؟
[ترجمه ترگمان]عشق یک کشور یک چیز عالی است - - اما چرا باید دوست داشته باشیم در مرز توقف کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The accession of the new president was a splendid pageant.
[ترجمه گوگل]روی کار آمدن رئیس جمهور جدید یک نمایش باشکوه بود
[ترجمه ترگمان]انتصاب رئیس جمهور جدید یک نمایش باشکوه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sincerest congratulations of your splendid success.
[ترجمه گوگل]صمیمانه تبریک به خاطر موفقیت عالی شما
[ترجمه ترگمان]sincerest از موفقیت شما تبریک می گم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was a splendid mimic and loved to imitate Winston Churchill.
[ترجمه گوگل]او یک مقلد باشکوه بود و دوست داشت از وینستون چرچیل تقلید کند
[ترجمه ترگمان]تقلید می کرد و از ین ستون چرچیل خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I was absolutely green when I saw his splendid new car.
[ترجمه گوگل]وقتی ماشین جدید و باشکوهش را دیدم کاملاً سبز شده بودم
[ترجمه ترگمان]وقتی اتومبیل جدیدش را دیدم کاملا سبز شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

براق (صفت)
shining, shiny, aglow, sleek, glossy, splendid, silvery, flossy, sheeny, relucent, nitid, silken

عالی (صفت)
superior, super, great, fine, top, high-toned, high, grand, brave, gallant, beautiful, splendid, exquisite, excellent, superb, capital, immense, spiffy, imperial, magnificent, nobby, supreme, outstanding, superlative, swank, elevated, lofty, famous, copacetic, top-hole, remarkable, topping, high-grade, sublime, exalted, first-rate, unrivaled, palmary, ripping, wally, whizbang, whizzbang

غرا (صفت)
brilliant, splendid, excellent, magniloquent, resplendent

با شکوه (صفت)
stately, rich, splendid, lush, superb, noble, imperial, majestic, deluxe, plush, glorious, topping, gala, splendorous

پر زرق و برق (صفت)
splendid, gaudy, sheeny

باجلال (صفت)
splendid

انگلیسی به انگلیسی

• wonderful, excellent, marvelous; grand, elegant, magnificent
something that is splendid is excellent; an old-fashioned word.
a splendid building or work of art is magnificent and impressive; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Wonderful
🔘 Marvellous
🔘 Splendid
🔘 Breathtaking
🔘 Extraordinary
🔘 Outstanding
🔘 Magnificent
🔘 Exceptional
🔘 Unbelievable
...
[مشاهده متن کامل]

🔘 Incredible
🔘 Mind - boggling
🔘 Stupendous
🔘 Superb
🔘 Excellent
🔘 First - class
🔘 Superior
🔘 Terrific
✅ Definition:
👉 Describing something that is very impressive or of the highest quality.

The diamond is splendid
الماس براق است
نظرگیر
خیره کننده
١. باشکوه ۲. عالی ۳. چه عالی! عالیه!
خوش
splendid day = روز خوش
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : splendor
✅️ صفت ( adjective ) : splendid / splendiferous
✅️ قید ( adverb ) : splendidly
صوت ( exclamation ) : splendid
عالی - بسیار خوب - تحت تأثیر قرار دهنده ( متأثر کننده ) - تحسین برانگیز - فوق العاده زیبا
adjective
[more splendid; most splendid]
1 : very impressive and beautiful
◀️The balcony gave us a splendid [=magnificent] view of the river
...
[مشاهده متن کامل]

2 somewhat old - fashioned : very good : excellent
◀️We have a splendid opportunity to do something really useful.
◀️I have some splendid news.
◀️“We'll be coming out to visit over the summer. ” “Oh, splendid!”
SPLENDIDLY
adverb
She performed splendidly

She's a very splendid lady
خانم پرجبروت و تحت تاثیر قرار دهنده ایِ
🎥The Ballad of Tam Lin 1970
تحسین برانگیز
قابل تحسین/ستایش
چشمگیر، پرجبروت، عالی
عالی
You look splendid in that outfit
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس