1. Don't splatter, dear. Think hard before you speak, OK?
[ترجمه گوگل]نپاشی عزیزم قبل از صحبت کردن، خوب فکر کنید؟
[ترجمه ترگمان]اشکال نداره عزیزم قبل از حرف زدن بهش فکر کن، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cause is not signal splatter; the noise which annoys the deaf is at a much lower frequency.
[ترجمه گوگل]علت پاشش سیگنال نیست صدایی که ناشنوایان را آزار می دهد در فرکانس بسیار کمتری است
[ترجمه ترگمان]علت حل کردن مشکل نیست؛ سر و صدایی که کر را آزار می دهد در فرکانس کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The execution chair was designed with splatter guards to capture spilled blood.
[ترجمه گوگل]صندلی اعدام با محافظ های اسپلتر طراحی شده بود تا خون های ریخته شده را بگیرد
[ترجمه ترگمان]صندلی اعدام برای حل کردن خون ریخته شده، به محافظان splatter طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As we left the farm we tried to splatter some mud on the Hall Brothers' new fence.
[ترجمه گوگل]وقتی از مزرعه خارج شدیم، سعی کردیم مقداری گل روی حصار جدید برادران هال بپاشیم
[ترجمه ترگمان]وقتی از مزرعه بیرون رفتیم، سعی کردیم مقداری گل روی نرده های سرسرای بزرگ نصب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He daubed more polish on to a dark splatter on the toe.
[ترجمه گوگل]او پولیش بیشتری روی انگشت پا به پاش زد
[ترجمه ترگمان]او polish بیشتری را روی نوک انگشت شست قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The telltale splatter pattern of ejecta rays -- bedrock scattered around the impact zone -- suggested an 000 mph collision with a 3-foot iron space pebble.
[ترجمه گوگل]الگوی پراکنده پرتوهای پرتاب - سنگ بستر پراکنده در اطراف منطقه برخورد - نشان دهنده برخورد 000 مایل در ساعت با سنگریزه فضایی آهنی 3 فوتی است
[ترجمه ترگمان]الگوی splatter telltale of ejecta - - سنگ بس تر پراکنده در اطراف منطقه تاثیر - - یک برخورد با سرعت ۱۰۰۰ فوتی با یک سنگریزه های فضایی ۳ فوتی را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To add depth to the splatter, first place one normal splatter on one layer.
[ترجمه گوگل]برای عمق بخشیدن به اسپلتر، ابتدا یک اسپلتر معمولی را روی یک لایه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن عمق به the، ابتدا یک لکه طبیعی را روی یک لایه قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Based on the research of reason of splatter generating in the process of short-circuiting transfer, it tries to control the splatter of CO2 welding by longitudinal magnetic field.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیق در مورد علت ایجاد پاشش در فرآیند انتقال اتصال کوتاه، سعی در کنترل پاشش جوش CO2 توسط میدان مغناطیسی طولی دارد
[ترجمه ترگمان]براساس تحقیقات of تولید در فرآیند انتقال کوتاه - circuiting، آن تلاش می کند که به کنترل تولید CO۲ در میدان مغناطیسی طولی غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But I really dig splatter humor.
[ترجمه گوگل]اما من واقعاً به طنز پراکنده می پردازم
[ترجمه ترگمان] اما من واقعا humor رو حل می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was also enough space for tissue to splatter nearby employees.
[ترجمه گوگل]همچنین فضای کافی برای پاشیدن بافت به کارمندان مجاور وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین فضای کافی برای حل کردن به کارمندان نزدیک وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I spun around and saw a splatter of blood on the floor.
[ترجمه گوگل]دور خودم چرخیدم و خونی روی زمین دیدم
[ترجمه ترگمان]به اطراف چرخیدم و تصویری از خون را روی زمین دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Compare spray, shower, spatter, splatter, splash and slosh.
[ترجمه گوگل]اسپری، دوش، پاشیدن، پاشیدن، پاشیدن و لجن را مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]اسپری، حمام، پاشیده شدن و پاشیدن آب و شر و لجن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Use space when splatter is inevitable, as when irrigating large wounds or using power equipment.
[ترجمه گوگل]زمانی که پاشیدن پاشیدن اجتناب ناپذیر است از فضا استفاده کنید، مانند زمانی که زخم های بزرگ را آبیاری می کنید یا از تجهیزات برقی استفاده می کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که به آبیاری زخم های بزرگ و یا استفاده از تجهیزات قدرت نیاز دارید، استفاده از فضا اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Blood Splatter:(40pts) Increase the damage caused by your Garrote and Rupture abilities by 10/20%.
[ترجمه گوگل]پاشش خون: (40 امتیاز) آسیب ناشی از توانایی های Garrote و Rupture خود را 10/20 درصد افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]فشار خون: (۴۰ پیاستر)آسیب ناشی از توانایی های Garrote و rupture را ۱۰ \/ ۲۰ درصد افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید