1. Tuppe examined a row of spittoons and an elephant's foot commode.
[ترجمه گوگل]توپه یک ردیف تف و کمد پای فیل را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]Tuppe یک ردیف of و یک کمد پای فیل را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An enormous brass spittoon squatted beside my desk, which had probably last been varnished while Hayes was alive.
[ترجمه گوگل]یک تف برنجی عظیم کنار میز من چمباتمه زده بود، که احتمالاً آخرین بار زمانی که هیز زنده بود لاک زده بود
[ترجمه ترگمان]در کنار میز من که احتمالا زمانی که آقای هیز هنوز زنده بود، روی میز من چمباتمه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Now pass that spittoon over here when you get a chance.
[ترجمه گوگل]حالا وقتی فرصت کردید آن تف را از اینجا عبور دهید
[ترجمه ترگمان]حالا که تو فرصت پیدا کردی، اون آشغال رو بنداز اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was large and unlit, old spittoons and mounds of newspaper left as memorials of lost health and accumulating obituaries.
[ترجمه گوگل]بزرگ و بدون نور بود، تف های قدیمی و تپه های روزنامه به عنوان یادبود سلامتی از دست رفته و انباشته شده بود
[ترجمه ترگمان]بزرگ و تاریک بود، spittoons قدیمی و mounds روزنامه به صورت memorials از سلامت از دست رفته بودند و obituaries را جمع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The foreigner use spittoon to drink beer!
[ترجمه گوگل]خارجی ها از تف برای نوشیدن آبجو استفاده می کنند!
[ترجمه ترگمان]اون خارجی آشغال رو برای نوشیدن آبجو استفاده می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The utility model relates to a luminous spittoon capable of emitting light in the dark, which is composed of general plastics, enamel spittoon and self luminescent material.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک اسپیتون نورانی است که قادر به ساطع نور در تاریکی است که از پلاستیک های عمومی، اسپیتون لعابی و مواد خود نورانی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک spittoon نورانی است که قادر به انتشار نور در تاریکی است، که از مواد پلاستیکی عمومی، مینای دندان و مواد غذایی حاصل از نور تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What do you need a spittoon for? "
[ترجمه گوگل]برای چه کاری به تف گیر نیاز دارید؟ "
[ترجمه ترگمان]برای چی به a احتیاج داری؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then he pushed the spittoon with the tip of his shoe, and went to wash his hands in the washbasin.
[ترجمه گوگل]سپس با نوک کفشش تف را فشار داد و رفت تا دستانش را در ظرفشویی بشوید
[ترجمه ترگمان]پس تف دادن آشغال را با نوک کفشش کنار زد و به دست شویی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Every time I saw a spittoon, I felt sorry for the poor housewife who had to clean it out every day.
[ترجمه گوگل]هر بار که یک تف می دیدم دلم برای خانم خانه دار بیچاره می سوخت که باید هر روز آن را تمیز می کرد
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که من ظرف غذا را می دیدم، برای زن خانه دار بیچاره که مجبور بود هر روز آن را تمیز کند احساس تاسف می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Please spit in the spittoon.
11. Unless she's turned on by her proficiency with the spittoon.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه با تسلطش در تف کن روشن شده باشد
[ترجمه ترگمان]مگه اینکه اون با تف دادن هاش به کارش ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They had a sinister expression, under an old cocked-hat like a three-cornered spittoon, and over a great muffler for the chin and throat, which descended nearly to the wearer's knees.
[ترجمه گوگل]آنها حالتی شیطانی داشتند، زیر یک کلاه خزدار قدیمی مانند تفی سه گوشه، و روی یک صدا خفه کن بزرگ برای چانه و گلو، که تقریباً تا زانوهای کاربر فرود می آمد
[ترجمه ترگمان]در این حال، در زیر یک کلاه کهنه و کلاه لبه پهن، شال گردن و گلوی یک شال گردن که تقریبا تا زانو پایین آمده بود، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I don't know what they were thing about but know what they think about: They feel released and have freedom in fresh open air and they think the earth is a gigantic spittoon.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم آنها در مورد چه چیزی بودند، اما می دانم در مورد چه چیزی فکر می کنند: آنها احساس می کنند آزاد شده اند و در هوای آزاد آزاد هستند و فکر می کنند زمین یک تف غول پیکر است
[ترجمه ترگمان]نمی دانم آن ها درباره چه چیزی فکر می کنند، اما می دانند در مورد چه چیزی فکر می کنند: احساس آزادی می کنند و در هوای آزاد تازه آزاد می شوند و فکر می کنند زمین یک spittoon غول پیکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mao Tse-tung often scratched himself in public, and Deng Xiaoping, a notorious spitter, often kept a spittoon nearby when meeting with world leaders.
[ترجمه گوگل]مائو تسه تونگ اغلب خود را در انظار عمومی می خاراند و دنگ شیائوپینگ، یک تفنگ بدنام، هنگام ملاقات با رهبران جهان اغلب یک تفنگ را در نزدیکی خود نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]مایو تسه تونگ (Mao Tse)اغلب خود را در ملا عام خراش می دهد، و دنگ Xiaoping، که spitter notorious است، اغلب هنگام ملاقات با رهبران جهان یک spittoon را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید