spit and polish

/ˈspɪtəndˈpɑːlɪʃ//spɪtəndˈpɒlɪʃ/

نظافت و انضباط (به ویژه نظامی)، نظافت ظاهری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: spit-and-polish (adj.)
• : تعریف: an extreme neatness, orderliness, or preciseness, esp. in the military.

جمله های نمونه

1. The car needs some spit and polish.
[ترجمه گوگل]ماشین نیاز به تف و پولیش دارد
[ترجمه ترگمان] ماشین به یکم تف و لاک نیاز داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A little spit and polish, and a pair of determined, busy hands.
[ترجمه گوگل]کمی تف و جلا دادن، و یک جفت دست مصمم و پرمشغله
[ترجمه ترگمان]کمی آب دهان و لاک و یک جفت دست مصمم و مصمم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We could well do without so much spit and polish as part of our routine.
[ترجمه گوگل]ما به خوبی می‌توانیم بدون تف و صیقل دادن زیاد به عنوان بخشی از روال خود این کار را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]ما بدون آن که این همه تف و صیقل بدهیم، می توانیم این کار را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With a bit of spit and polish the and tables will look as good as new.
[ترجمه گوگل]با کمی تف و جلا دادن میزها و میزها به خوبی ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]با کمی تف کردن و صیقل دادن میزها به خوبی نو به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I like spit and polish. It comes from being in the military.
[ترجمه گوگل]من تف و جلا دادن را دوست دارم این ناشی از حضور در ارتش است
[ترجمه ترگمان] من تف و لاک رو دوست دارم مربوط به ارتش میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The travellers looked weather - beaten, there was little spit and polish.
[ترجمه گوگل]مسافران به آب و هوا نگاه می کردند - ضرب و شتم، تف و صیقل کمی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]مسافران آب و هوا را دیده بودند، آب دهان و لاک خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was Christmas, so Ellen gave the dining room a little extra spit and polish.
[ترجمه گوگل]کریسمس بود، بنابراین الن به اتاق غذاخوری کمی تف و جلا داد
[ترجمه ترگمان]کریسمس بود، بنابراین الن اتاق ناهار خوری را کمی تف کرد و صیقل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the inevitable nil-nil draw it's back to the management section for some between-match spit and polish.
[ترجمه گوگل]بعد از تساوی غیرقابل اجتناب، به بخش مدیریت برمی گردد تا بین مسابقه تف و پولیش انجام شود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که صفر - صفر اجتناب ناپذیر دوباره به بخش مدیریت بر می گردد، برای برخی بین تف و صیقل دادن لاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She and Ellen between them had turned out the dining-room, giving it extra spit and polish because of Christmas.
[ترجمه گوگل]او و الن بین آنها از اتاق ناهار خوری بیرون زده بودند و به خاطر کریسمس به آن تف و جلا داده بودند
[ترجمه ترگمان]او و الن بین آن ها اتاق ناهار خوری را بیرون کشیده بودند و به خاطر کریسمس آن را تف می کردند و برق می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• well-groomed, tidy, neat, strict about maintaining a good appearance

پیشنهاد کاربران

بپرس