spirometer


معنی: دم سنج، دستگاه تنفس سنج
معانی دیگر: طب دستگاه تنفس سنج

جمله های نمونه

1. The asthma test uses a device called a spirometer to do the measuring.
[ترجمه گوگل]تست آسم از دستگاهی به نام اسپیرومتر برای انجام اندازه گیری استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]تست آسم از دستگاهی به نام a برای انجام اندازه گیری استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Indeed, it's time to add the spirometer to the tools available for monitoring diabetes and its important sequelae.
[ترجمه گوگل]در واقع، زمان آن رسیده است که اسپیرومتر را به ابزارهای موجود برای نظارت بر دیابت و عواقب مهم آن اضافه کنیم
[ترجمه ترگمان]در واقع، زمان آن رسیده که the را به ابزارهای موجود برای پایش دیابت و sequelae مهم آن اضافه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Doctors can perform a quick breathing test with a machine called a spirometer that can help diagnose C. O. P. D.
[ترجمه گوگل]پزشکان می توانند آزمایش تنفس سریع را با دستگاهی به نام اسپیرومتر انجام دهند که می تواند به تشخیص C O P D کمک کند
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند یک تست تنفس سریع با یک دستگاه به نام a انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند ا پی د
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on the test data and the analysis, calibrated pulmonary function test values were within the ATS and ERS standards, and this reaches on calibration purposes for the spirometer.
[ترجمه گوگل]بر اساس داده‌های آزمایش و تجزیه و تحلیل، مقادیر تست عملکرد ریوی کالیبره‌شده در استانداردهای ATS و ERS بود و این به اهداف کالیبراسیون اسپیرومتر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]براساس داده های تست و تحلیل، مقادیر آزمایش تابع ریوی کالیبره شده در استانداردهای ATS و ERS بوده و این امر به اهداف کالیبراسیون برای the می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ABSTRACT:Objective To evaluate the diagnostic specificity of dynamic assessment and monitoring using a portable spirometer in diagnosis and differential diagnosis of asthma.
[ترجمه گوگل]چکیده: هدف ارزیابی ویژگی تشخیصی ارزیابی و پایش پویا با استفاده از اسپیرومتر قابل حمل در تشخیص و تشخیص افتراقی آسم
[ترجمه ترگمان]ABSTRACT: هدف ارزیابی ویژگی های تشخیصی ارزیابی پویا و پایش با استفاده از a قابل حمل در تشخیص و تشخیص افتراقی آسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Doctors can perform a quick breathing test with the a machine called the a spirometer that can help diagnose C.
[ترجمه گوگل]پزشکان می توانند آزمایش تنفس سریع را با دستگاهی به نام اسپیرومتر انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند یک تست تنفس سریع با یک دستگاه به نام a انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Doctors can perform a quick breathing test with a machine called a spirometer that can help diagnose C.
[ترجمه گوگل]پزشکان می توانند آزمایش تنفس سریع را با دستگاهی به نام اسپیرومتر انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند یک تست تنفس سریع با یک دستگاه به نام a انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Doctors can perform a quick breathing test with a machine called a spirometer that can help diagnose C. O.
[ترجمه گوگل]پزشکان می توانند آزمایش تنفس سریع را با دستگاهی به نام اسپیرومتر انجام دهند که می تواند به تشخیص C O کمک کند
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند یک تست تنفس سریع با یک دستگاه به نام a انجام دهند که می تواند به تشخیص C کمک کند ا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper introduces the working principle of logic encryption card SLE4442 and its concrete application at spirometer, and also the design of a general IC card interface circuit.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی اصل کار کارت رمزگذاری منطقی SLE4442 و کاربرد بتن آن در اسپیرومتر و همچنین طراحی یک مدار رابط عمومی کارت آی سی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصل کار of کارت رمزنگاری منطق و کاربرد عینی آن در spirometer و نیز طراحی مدار مشترک کارت IC را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دم سنج (اسم)
pneumograph, spirometer

دستگاه تنفس سنج (اسم)
spirometer

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for measuring lung capacity

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] تنفس سنج، دم سنج: دستگاه اندازه گیری حجم های تنفسی
spirometer ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دَم‏سنج
تعریف: دستگاهی برای اندازه‏گیری ظرفیت تنفسی شش ها |||* مصوب فرهنگستان اول
در متن بالا این دو مورد functional" residual "capacity
و total" lungs capacity " اصلاحی هستند. موفق باشید.
دستگاهی که به وسیله آن حجم و ظرفیت ریه مشخص میشود. و به انجام این عمل اسپیرومتری ( spirometry ) میگویند.
حجم ها شامل:
Tidal Volume یا همان حجم جاری که مجموع حجم هوای دمی و بازدمی معمولی هست. رنج ۵۰۰ میلی لیتر
...
[مشاهده متن کامل]

Residual Volume حجم باقی مانده که حجم هوایی است که پس ازعمیق ترین بازدم باز هم در ریه میماند و مانع از کلاس الوئولی میشود. رنج طبیعی ۱۲۰۰ میلی لیار
Inspiratory reserve volume یا همان حجم ذخیره دمی که حجم هوایی است که مازاد بر حجم جاری میتوان با یک دم به ریه وارد کرد. رنج نرمالش ۳۰۰۰ میلی لیتر
Expiratory reserve volume حجم ذخیره بازدمی که حجم هوای مازادی است که پس از یک بازدم عادی میتوان با یک بازدم طولانی از ریه خارج کرد رنج نرمالش ۱۱۰۰ میلی لیتر.
بخش دوم: ظرفیت های ریوی یا همان pulmonary capacities
Inspiratory capacity که همان ظرفیت دمی است. و معادل مجموع حجم جاری و حجم ذخیره دمی است. ینی مقدار هوایی که میتوان باهاش ریه ها را به میزان حداکثر متسع کرد. رنجش ۳۵۰۰ میلی لیتر
Functional reserve capacity یا همان ظرفیت باقی مانده عملی که همان مجموع حجم باقی مانده و حجم ذخیره بازدمی است ینی مقدار هوایی که پس از یک بازدم عادی در ریه ها باقی بمونه و مانع کلاپس الوئول ها میشه. رنج نرمالش ۲۳۰۰ سی سی
Vital capacity یا همان ظرفیت حیاتی معادل مجموع حجم ذخیره دمی و بازدمی و حجم جاری هست. ینی مقدار هوایی که پس از پر کردن ریه ها به میزان حداکثر میتوان از ریه به میزان حداکثر خارج کرد. رنج نرمالش ۴۶۰۰ میلی لیتر
Tilak lungs capacity یا همان ظرفیت کل ریه. مجموع ظرفیت حیاتی و حجم باقی مانده است. ینی گنجایش کل ریه که رنجش در حدود ۵۸۰۰ میلی لیتر است.
تا حد نیاز اینا مواردی بود که پس از برخورد با کلمه اسپیرومتر ممکن بود باهاش مواجه بشید. و سعی شد هر کلمه به دو زبان بیان شود. امیدوارم مفید واقع شود

دستگاه اندازه گیری انرژی کل

بپرس