spirit level

/ˈspɪrətˈlevəl//ˈspɪrɪtˈlevəl/

تراز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device for determining a true horizontal or vertical plane, as in carpentry; level.

جمله های نمونه

1. Level off the shelves with a spirit level.
[ترجمه گوگل]قفسه ها را با سطح روح تراز کنید
[ترجمه ترگمان]سطح قفسه های با سطح روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Check for level with a spirit level Slip a sheet of corrugated cardboard behind the fireback before final positioning.
[ترجمه گوگل]سطح را با تراز الکل بررسی کنید قبل از قرارگیری نهایی، یک ورق مقوای راه راه را در پشت فایربک بلغزانید
[ترجمه ترگمان]قبل از موقعیت یابی نهایی، با یک سطح روح، یک ورق مقوای نازک پشت the را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This time a builder spirit level was used to confirm the serious tilting of the building.
[ترجمه گوگل]این بار برای تأیید کج شدن جدی ساختمان از یک سطح روح ساز استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این بار یک سطح روحیه سازنده برای تایید حرکت جدی در ساختمان مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In spirit level, leisure sport with its culture appearance permeate worth a system in people, influence with change people the unseen.
[ترجمه گوگل]در سطح روحی، ورزش اوقات فراغت با ظاهر فرهنگی آن ارزش یک سیستم را در مردم نفوذ می کند، در افراد نادیده تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در سطح روح، ورزش اوقات فراغت با ظهور فرهنگ آن به ارزش یک سیستم در افراد نفوذ می کند، و با تغییر افرادی که دیده نمی شوند، نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They explore these issues in their book, "The Spirit Level: Why Greater Equality Makes Societies Stronger. "
[ترجمه گوگل]آنها این مسائل را در کتاب خود با عنوان "سطح روح: چرا برابری بیشتر جوامع را قوی تر می کند" بررسی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها این مسائل را در کتاب خود، \"سطح روح: چرا برابری بیشتر، جوامع را قوی تر می کند\" کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A spirit level is an instrument designed to indicate whether a surface is level .
[ترجمه گوگل]تراز روح ابزاری است که برای نشان دادن سطح تراز بودن سطح طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]سطح روح ابزاری است که برای نشان دادن اینکه آیا یک سطح تراز است یا خیر، طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The structure of the judicial spirit level includes the modern judicial principle and the judge thinking mode.
[ترجمه گوگل]ساختار سطح روحیه قضایی شامل اصل قضایی مدرن و شیوه تفکر قاضی است
[ترجمه ترگمان]ساختار سطح روح قضایی شامل اصل قضایی مدرن و شیوه تفکر قاضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wandering on the spirit level means seeking an answer to life, so it has the philosophical meaning and the cultural significance.
[ترجمه گوگل]سرگردانی در سطح روح به معنای جستجوی پاسخ برای زندگی است، بنابراین معنای فلسفی و اهمیت فرهنگی دارد
[ترجمه ترگمان]سرگردانی در سطح روح به معنی یافتن پاسخ به زندگی است، بنابراین معنای فلسفی و اهمیت فرهنگی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "The Spirit Level" suggests that inequality undermines social trust and community life, corroding societies as a whole.
[ترجمه گوگل]"سطح روح" نشان می دهد که نابرابری اعتماد اجتماعی و زندگی اجتماعی را تضعیف می کند و جوامع را به عنوان یک کل فرسایش می دهد
[ترجمه ترگمان]\"سطح روح\" نشان می دهد که نابرابری، اعتماد اجتماعی و زندگی اجتماعی و جوامع درحال پوسیدگی را به عنوان یک کل تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tap in place with the club hammer handle and check with a spirit level as work progresses.
[ترجمه گوگل]با دستگیره چکش چاقو در جای خود ضربه بزنید و در حین پیشرفت کار با سطح روح بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]در محل با دسته چکش کلوب ضربه بزنید و با پیشرفت کار با سطح روح چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hinge itself must also be horizontal, using a spirit level.
[ترجمه گوگل]خود لولا نیز باید افقی باشد و از تراز استفاده شود
[ترجمه ترگمان]خود لولا نیز باید افقی باشد، با استفاده از سطح روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Simply line up the shelf in position, using a spirit level, before permanent fixing for a really professional result.
[ترجمه گوگل]به سادگی قفسه را در موقعیت خود قرار دهید، با استفاده از سطح روح، قبل از ثابت کردن دائمی برای یک نتیجه واقعا حرفه ای
[ترجمه ترگمان]تنها با استفاده از سطح روح، قبل از ثابت کردن دائمی برای یک نتیجه حرفه ای، قفسه را در موقعیت قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Earlier this year Richard Wilkinson and Kate Pickett, at the time almost unknown outside academia, published The Spirit Level: Why More Equal Societies Almost Always Do Better.
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت، که در آن زمان تقریباً در خارج از دانشگاه ناشناخته بودند، کتاب «سطح روح: چرا جوامع برابرتر تقریباً همیشه بهتر عمل می‌کنند» را منتشر کردند
[ترجمه ترگمان]اوایل امسال، ریچارد ویلکینسن و کیت Pickett، در زمان تقریبا ناشناخته در خارج از دانشگاه، سطح روح را منتشر کردند: چرا جوامع Equal تقریبا همیشه بهتر عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تراز
[زمین شناسی] تراز
[نساجی] تراز الکلی

انگلیسی به انگلیسی

• device filled with fluid and a bubble of air which is used to determine if a surface is flat
a spirit level is a device for testing a surface to see if it is level. it consists of a piece of wood or metal containing a tube of liquid with a bubble of air in it. when the bubble is in the middle of the tube, the surface that the spirit level is on is level.

پیشنهاد کاربران

تراز
SPIRIT LEVEL
- A device used to test whether a surface is level, consisting of a glass tube partly filled with liquid with a bubble of air inside. The position of the bubble indicates whether the surface is level
...
[مشاهده متن کامل]

- A tool employing a chamber with a colored liquid and an air bubble, used to determine if a surface is level horizontally, vertically, or at a 45 - degree angle.
- A spirit level, bubble level, or simply a level, is an instrument designed to indicate whether a surface is horizontal ( level ) or vertical ( plumb ) .
▪️▪️▪️
SYN: bubble level

spirit levelspirit levelspirit level
ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

a tool used for testing whether a surface is level
تراز سنج
spirit level

بپرس