spinsterhood

/ˈspɪnstəhʊd//ˈspɪnstəhʊd/

معنی: ترشیدگی، خانه ماندگی
معانی دیگر: ن  ریسی، ترشیدگی زن

جمله های نمونه

1. In the last resort, anything is preferable to spinsterhood.
[ترجمه گوگل]در آخرين راه، هر چيزي بر خياطي ارجحيت دارد
[ترجمه ترگمان]در آخرین راه هر چیزی نسبت به ازدواج کردن با این فرد ارجح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To avoid spinsterhood, she would need the help of her family.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از بدجنسی، او به کمک خانواده اش نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از این خانه، به کمک خانواده اش نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Purists argued that celibacy and spinsterhood were positive acts of self-determination, in contrast to the illusory freedom of libertarianism.
[ترجمه گوگل]پیوریست ها استدلال می کردند که تجرد و تجرد، بر خلاف آزادی توهمی آزادی خواهی، اعمال مثبت تعیین سرنوشت هستند
[ترجمه ترگمان]purists استدلال می کند که تجرد و ازدواج نکردن در مقایسه با آزادی غیر واقعی of مثبت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had stiffened into a pronounced spinsterhood.
[ترجمه گوگل]او به یک بدجنسی مشخص سفت شده بود
[ترجمه ترگمان]پیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mantle of spinsterhood was definitely on her shoulders now.
[ترجمه گوگل]الان قطعاً ردای جنون بر دوش او بود
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر شنل پوستی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For most women, marriage used to bring a higher status than spinsterhood.
[ترجمه گوگل]برای اکثر زنان، ازدواج جایگاهی بالاتر از زناشویی داشت
[ترجمه ترگمان]برای اغلب زنان، ازدواج باید وضعیت بالاتری نسبت به ازدواج زودهنگام داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sympathetic murmurs greet this delicate reference to her own spinsterhood, and the hunters then move in for the kill.
[ترجمه گوگل]زمزمه های دلسوزانه به این اشاره ظریف به بدجنسی خودش خوشامد می گوید و شکارچیان برای کشتن وارد عمل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این اشاره ظریف به خانه خود و شکارچیان که در آن هنگام برای کشتن حرکت می کنند خوش آمد می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Pride and Prejudice, for a woman, generally the only way to her is to get married besides being spinsterhood or governess.
[ترجمه گوگل]در غرور و تعصب، برای یک زن، عموماً تنها راه برای او، ازدواج است، علاوه بر این که جنس‌طلب یا حکومت‌داری است
[ترجمه ترگمان]با غرور و تعصب، برای یک زن، معمولا تنها راهی که می تواند ازدواج کند این است که زن یا معلمه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The world had made up its mind about her oddity in her spinsterhood.
[ترجمه گوگل]دنیا تصمیم خود را در مورد عجیب بودن او در دوران بدجنسی اش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]این دنیا ذهنش را در مورد عج یب و غریب بودنش در خانه قبلی اش باز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترشیدگی (اسم)
rancidity, spinsterhood

خانه ماندگی (اسم)
spinsterhood

انگلیسی به انگلیسی

• state of being an unmarried woman, state of being an old maid; unmarried women collectively

پیشنهاد کاربران

پیر دختری. در خانه ماندگی
مثال:
spinsterhood was the price of her career
پیر دختری تاوانِ شغل او بود.

بپرس