1. He spun tops and played with rubber balloons.
[ترجمه امید رضا] فرفره را چرخاندو با بادکنک باری کرد.|
[ترجمه گوگل]تاپ می چرخید و با بادکنک های لاستیکی بازی می کرد[ترجمه ترگمان]نوک آن را چرخاند و با بادکنک لاستیکی بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A spinning top is a slightly more advanced origami model that is fun to create anywhere.
[ترجمه گوگل]فرفره یک مدل اوریگامی کمی پیشرفتهتر است که ساختن آن در هر مکانی سرگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]سطح چرخان یک مدل اریگامی پیشرفته است که برای ایجاد هر جایی جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سطح چرخان یک مدل اریگامی پیشرفته است که برای ایجاد هر جایی جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The child was fascinated by the spinning top.
[ترجمه گوگل]کودک مجذوب سر نخ ریسی شده بود
[ترجمه ترگمان]کودک شیفته چرخ ریسندگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودک شیفته چرخ ریسندگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The spinning top was losing momentum.
[ترجمه گوگل]فرفره در حال از دست دادن حرکت بود
[ترجمه ترگمان]اوج چرخش در حال از دست دادن حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوج چرخش در حال از دست دادن حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Like a spinning top, women don't know what happiness is.
[ترجمه گوگل]مانند یک فرفره، زنان نمی دانند خوشبختی چیست
[ترجمه ترگمان]زن ها نمی دانند که خوشبختی چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن ها نمی دانند که خوشبختی چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A toy consists of a magnetic spinning top and a plate containing magnets (e. g. "Levitron"). The top may levitate above the magnetic plate. Under what conditions can one observe the phenomenon?
[ترجمه گوگل]یک اسباب بازی از یک صفحه چرخان مغناطیسی و یک صفحه حاوی آهنربا (به عنوان مثال "لویترون") تشکیل شده است بالا ممکن است بالای صفحه مغناطیسی معلق شود تحت چه شرایطی می توان پدیده را مشاهده کرد؟
[ترجمه ترگمان]یک اسباب بازی شامل یک میله چرخش مغناطیسی و یک بشقاب حاوی magnets (e به عنوان مثال \"Levitron\") بالا ممکن است بالاتر از صفحه مغناطیسی باشد تحت چه شرایطی می توان پدیده را مشاهده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک اسباب بازی شامل یک میله چرخش مغناطیسی و یک بشقاب حاوی magnets (e به عنوان مثال \"Levitron\") بالا ممکن است بالاتر از صفحه مغناطیسی باشد تحت چه شرایطی می توان پدیده را مشاهده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Thus, the spinning top generated a much more powerful gravitomagnetic field than expected.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فرفره چرخان میدان مغناطیسی گرانشی بسیار قویتری از آنچه انتظار میرفت ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قله اسپین یک میدان gravitomagnetic قدرتمندتر از انتظار مورد انتظار تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قله اسپین یک میدان gravitomagnetic قدرتمندتر از انتظار مورد انتظار تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You imagine a spinning top.
[ترجمه گوگل]شما یک فرفره را تصور می کنید
[ترجمه ترگمان]تو تصور می کنی که یه تاپ قشنگ داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو تصور می کنی که یه تاپ قشنگ داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Think of a spinning top.
[ترجمه گوگل]به یک فرفره نخ ریسی فکر کنید
[ترجمه ترگمان]به یه تاپ قشنگ فکر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به یه تاپ قشنگ فکر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sandro Botticelli s chart of hell is like a mushroom cloud or a child s spinning top.
[ترجمه گوگل]نمودار جهنم ساندرو بوتیچلی مانند ابر قارچی یا فرفره کودک است
[ترجمه ترگمان]طراحی Sandro از جهنم مثل یک ابر قارچ است یا یک چرخش یک بچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طراحی Sandro از جهنم مثل یک ابر قارچ است یا یک چرخش یک بچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید