1. Piano students work on nine sturdy spinets in the Sherman auditorium.
[ترجمه گوگل]هنرجویان پیانو بر روی 9 اسپینت محکم در سالن شرمن کار می کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان پیانو در ۹ spinets در تالار شهر شر من کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With the application of SPDnet and SPInet, the content and depth of the net design should be standardized. This paper discusses the general requirements and detailed rules concerning the net design.
[ترجمه گوگل]با استفاده از SPDnet و SPInet، محتوا و عمق طراحی شبکه باید استاندارد شود این مقاله الزامات کلی و قوانین دقیق در مورد طراحی شبکه را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نرم افزار SPDnet و spinet، محتوا و عمق طرح خالص باید استاندارد شود این مقاله الزامات کلی و قوانین دقیق مربوط به طراحی شبکه را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His nails resemble the ivory keys of the spinet.
[ترجمه گوگل]ناخن های او شبیه کلیدهای عاج ستون مهره است
[ترجمه ترگمان]ناخن هایش به کلیدهای عاج ارگ شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But the spinet was too big for me to play.
[ترجمه گوگل]اما اسپینت برای من بزرگتر از آن بود که بتوانم بازی کنم
[ترجمه ترگمان]اما پیانو برای من آنقدر بزرگ بود که بتوانم بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What notes were these anyway banged out on a pan, petrol drums forged into spinets and harpsichords?
[ترجمه گوگل]اینها به هر حال چه نت هایی بر روی تابه کوبیده شده بودند، طبل های بنزینی که به شکل اسپینت و هارپسیکورد ساخته شده بودند؟
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این ها به هر حال روی یک ماهی تابه داغ شده بودند، بشکه های نفتی که به spinets و harpsichords تبدیل شده بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Small vertical pianos, especially the compact but musically compromised spinet, now constitute a negligible portion of the piano business.
[ترجمه گوگل]پیانوهای عمودی کوچک، به ویژه اسپینت فشرده اما در معرض خطر موسیقی، اکنون بخش ناچیزی از تجارت پیانو را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]pianos عمودی کوچک، به ویژه موسیقی فشرده اما در معرض خطر، در حال حاضر بخش ناچیزی از کسب وکار پیانو را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The ancestry of the piano can be traced to the early keyboard instruments of the fifteenth and sixteenth centuries -- the spinet, the dulcimer, and the virginal.
[ترجمه گوگل]اصل و نسب پیانو را می توان به سازهای کیبوردی اولیه قرن پانزدهم و شانزدهم ردیابی کرد - اسپینت، سنتور، و ویرجینال
[ترجمه ترگمان]اصل و نسب پیانو را می توان به ابزارهای اولیه صفحه کلید در قرون پانزدهم و شانزدهم، یعنی the، the، و the دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One afternoon, when I was better, I played the spinet.
[ترجمه گوگل]یک روز بعد از ظهر که حالم بهتر شد، اسپینت زدم
[ترجمه ترگمان]یک روز بعد از ظهر، وقتی بهتر بودم، ارگ می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید