1. Three toasters sailed away like spindrift in the gale.
[ترجمه گوگل]سه توستر مانند دود در توفان دور شدند [ترجمه ترگمان]سه قایق toasters مثل spindrift در توفان از آنجا دور شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Casual spindrift comes out in the ordinary square figure; opening angle depends on your pleasure, easy and lively.
[ترجمه گوگل]اسپیندریفت گاه به گاه در شکل مربع معمولی ظاهر می شود زاویه باز کردن به لذت شما بستگی دارد، آسان و پر جنب و جوش [ترجمه ترگمان]spindrift های غیررسمی در شکل مربعی ظاهر می شوند زاویه باز بستگی به لذت، راحتی و شور و نشاط شما دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do you still remember the dream with spindrift?
[ترجمه گوگل]آیا هنوز رویا را با اسپیندریفت به یاد دارید؟ [ترجمه ترگمان]هنوزم اون رویا رو با \"spindrift\" یادته؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Above us the slabby face was just visible through wildly animated curtains of driving spindrift.
[ترجمه گوگل]در بالای ما، چهرهی لختهای از میان پردههای متحرک وحشیانهای از چرخش درایو دیده میشد [ترجمه ترگمان]بالای سر ما، چهره slabby از میان پرده های animated که به طور وحشیانه در حال رانندگی بود دیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Inspired by the sea spray, different materials are used to create the texture of spindrift.
[ترجمه گوگل]با الهام از اسپری دریا، از مواد مختلفی برای ایجاد بافت اسپیندریفت استفاده شده است [ترجمه ترگمان]با الهام از اسپری آب، مواد مختلف برای ایجاد بافت of استفاده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
موج لبریز دریا (اسم)
spindrift
برف یا غبار باد اورده (اسم)
spindrift
تخصصی
[] برف باد آورد, زهکش
انگلیسی به انگلیسی
• spray that blows the from waves or by a violent wind on the surface of the sea; fine snow or sand blown by wind
پیشنهاد کاربران
یک تن از آبی آبی آسمانی کمرنگ. . یا یک چیزی مثل اون