spin a yarn


داستان بافتن، قصه اختراع کردن، حکایت من درآوردی درست کردن

جمله های نمونه

1. He could spin a yarn, and you had to take what he said with a pinch of salt.
[ترجمه گوگل]او می توانست یک نخ بچرخاند و شما باید آنچه را که می گفت با کمی نمک می گرفتید
[ترجمه ترگمان]اون میتونه یه داستان سرهم کنه و تو باید اون چیزی رو که اون با یه ذره نمک گفت رو در نظر بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your sign is known for extraordinary ability to spin a yarn that is so enthralling and believable, no one can stop reading or listening to what you have to say.
[ترجمه گوگل]نشانه شما به دلیل توانایی خارق‌العاده‌ای در چرخاندن نخی شناخته می‌شود که آنقدر جذاب و باورپذیر است که هیچ‌کس نمی‌تواند از خواندن یا گوش دادن به حرف‌های شما دست بکشد
[ترجمه ترگمان]علامت شما به خاطر توانایی فوق العاده برای چرخاندن یک نخ مشهور است که برای گفتنش آسان و باورکردنی نیست، هیچ کس نمی تواند خواندن یا گوش دادن به چیزی که شما باید بگویید را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She listens to here they spin a yarn, 1:00 doesn't feel uneasiness.
[ترجمه گوگل]او گوش می دهد که اینجا یک نخ می چرخند، ساعت 1:00 احساس ناراحتی نمی کند
[ترجمه ترگمان]او به حرف های اینجا گوش می دهد، یک داستان سرهم می کنند، ۱: ۰۰ احساس ناراحتی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We children all like Uncle Jim because he can always spin a yarn to amuse us.
[ترجمه گوگل]همه ما بچه‌ها عمو جیم را دوست داریم، زیرا او همیشه می‌تواند نخی بچرخاند تا ما را سرگرم کند
[ترجمه ترگمان]ما بچه ها همه مثل عمو جیم هستیم، چون همیشه می تو نخ مو به گیره تا ما رو سرگرم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to the findings, we are most likely to spin a yarn to our mothers, with 2per cent of men and 20 per cent of women admitting to this.
[ترجمه گوگل]بر اساس یافته‌ها، ما به احتمال زیاد برای مادران خود نخ ریسی می‌کنیم، به طوری که 2 درصد از مردان و 20 درصد از زنان به این امر اذعان دارند
[ترجمه ترگمان]براساس یافته های این یافته ها، ما به احتمال زیاد یک نخ را به مادران خود spin که ۲ درصد از مردان و ۲۰ درصد زنان به این موضوع اعتراف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Knew England of concerning God, second be, Eve, Apollo, crisp etc. absolute being of spread to spin a yarn and cause.
[ترجمه گوگل]می دانست که انگلستان در مورد خدا، دوم، حوا، آپولو، ترد و غیره وجود مطلق گسترش یافته است تا نخ ریسی و باعث شود
[ترجمه ترگمان]پادشاه انگلستان را در مورد خداوند می دانست، دوم، ای و، آپولو، crisp و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tell a story, tell a tale

پیشنهاد کاربران

بپرس