spigot

/ˈspɪɡət//ˈspɪɡət/

معنی: شیر آب، توپی، سوراخ گیر
معانی دیگر: چوب پنبه (گوه یا چوبی که با آن سوراخ بشکه و غیره را می گیرند)، گوه، نرکی لوله (که در مادگی جا می گیرد)، سر لوله، سر تنبوشه، شیر آب (faucet هم می گویند)، واشر یا سوپاپ شیرآب، لب لوله که در لوله دیگری جا می افتد، سورا  گیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device used to regulate the flow of liquid from a pipe or other opening; tap; faucet.
مشابه: cock, tap

(2) تعریف: a plug or tap set in a cask opening.
مشابه: plug, tap

جمله های نمونه

1. spigot and socket
نر و مادگی سر لوله یا سر تنبوشه

2. he removed the spigot and poured some of the wine into a bowl
سربطری را درآورد و قدری از شراب را در یک جام ریخت.

3. This has a spigot bearing the same size as the Range Rover but made of steel and not phosphor bronze.
[ترجمه گوگل]این یک یاتاقان به اندازه رنجروور دارد، اما از فولاد ساخته شده است و نه از برنز فسفر
[ترجمه ترگمان]این دارای یک شیر آب با اندازه same است اما ساخته شده از فولاد و نه برنز phosphor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I washed up under a spigot I found out front.
[ترجمه گوگل]من خودم را زیر یک اسپری شستم که از جلو متوجه شدم
[ترجمه ترگمان]زیر توپی که پیدا کردم نشستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then, all of a sudden, like a spigot turned counterclockwise, B shuts down.
[ترجمه گوگل]سپس، یکدفعه، مانند یک میله که در خلاف جهت عقربه های ساعت چرخیده است، B خاموش می شود
[ترجمه ترگمان]بعد، ناگهان، انگار که توپی در جهت عقربه های ساعت به هم وصل شده باشد، ب بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nearby water spigot became a constant source of fascination.
[ترجمه گوگل]لوله آب در نزدیکی منبع دائمی شیفتگی شد
[ترجمه ترگمان]شیر آب نزدیک به یک منبع دائمی شیفتگی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I turned on the spigot at the side of the house and filled up his plastic basin.
[ترجمه گوگل]من پیچ کناری خانه را روشن کردم و لگن پلاستیکی او را پر کردم
[ترجمه ترگمان]دستم را به طرف داخل خانه چرخاندم و کاسه پلاستیکی او را پر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Weights are for the PVC spigot valve style.
[ترجمه گوگل]وزنه ها برای سبک شیر لوله ای PVC هستند
[ترجمه ترگمان]وزن برای لوله شیر PVC PVC استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This taxi driver after the child spigot knew guardian's telephone number, contacted with child's mother immediately.
[ترجمه گوگل]این راننده تاکسی پس از اطلاع از شماره تلفن قیم، بلافاصله با مادر کودک تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]این راننده تاکسی پس از شیر کودک، شماره تلفن محافظ را می شناخت و بلافاصله با مادر کودک تماس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Standard IPS spigot connection fits slip - socket valve end connector.
[ترجمه گوگل]اتصال اسپیگوت استاندارد IPS متناسب با کانکتور انتهایی سوپاپ سوکت لغزشی است
[ترجمه ترگمان]اتصال spigot IPS Standard connector connector slip valve - متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed, if universities turned on the recruiting spigot in China expecting a steady trickle of students, they've gotten a gusher instead.
[ترجمه گوگل]در واقع، اگر دانشگاه‌ها در چین با انتظار تراوش مداوم دانشجو، سیستم جذب نیرو را فعال کردند، به جای آن، به سرعت جذب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در واقع، اگر دانشگاه ها روی سطح جذب نیرو در چین رو به رو شوند و انتظار یک رخنه ثابت از دانش آموزان را داشته باشند، به جای آن یک gusher دریافت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper mainly introduces the structure of spigot frame, and the use, load calculation and operation requirement.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً ساختار قاب اسپیگوت و استفاده، محاسبه بار و نیاز عملیات را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده ساختار چارچوب spigot، و استفاده، محاسبه بار و نیاز عملیاتی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A closed metal vessel having a spigot and used for warming or serving tea or coffee.
[ترجمه گوگل]ظرف فلزی دربسته ای که دارای لوله است و برای گرم کردن یا سرو چای یا قهوه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک کشتی فلزی بسته که برای گرم کردن یا نوشیدن چای یا قهوه به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The monitoring principles and structure of the spigot coaxial rod extensometer(SCRE for short) were introduced. Likewise, the monitored data of theoretical conversion formula were given.
[ترجمه گوگل]اصول نظارت و ساختار اکستانسومتر میله کواکسیال اسپیگوت (به اختصار SCRE) معرفی شد به همین ترتیب، داده های نظارت شده از فرمول تبدیل نظری داده شد
[ترجمه ترگمان]اصول نظارت و ساختار of coaxial spigot (SCRE برای کوتاه)معرفی شدند همچنین داده های پایش شده از فرمول تبدیل نظری داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیر آب (اسم)
spout, stopcock, faucet, tap, spigot

توپی (اسم)
plug, stopper, spile, spigot

سوراخ گیر (اسم)
plug, spile, spigot

انگلیسی به انگلیسی

• faucet, tap; plug used to stop an opening in a cask

پیشنهاد کاربران

spigot = رابط نصب
۱. تویی ۲. شیر{اب و غیره} ۳. {در اتصال لوله} سر گشاد یک لوله که وارد سر گشاد لوله دیگر می شود.
مثال:
I washed up under a spigot I found out front.
من زیر شیرآبی که جلوی در پیدا کردم دست و رویم را شستم.
[پلیمر] قسمت نری لوله

بپرس