spiff up

انگلیسی به انگلیسی

• dandify, beautify, decorate, improve the appearance

پیشنهاد کاربران

مرتب و شیک کردن یا بهبود ظاهر کسی یا چیزی.
مترادف؛
spruce up, smarten up, tidy up, freshen up, polish, refine
مثال؛
"He decided to spiff up his wardrobe before starting his new job. " ( او تصمیم گرفت لباس هایش را مرتب و شیک کند قبل از شروع کار جدیدش. )
...
[مشاهده متن کامل]

"The hotel was spiffed up for the grand opening. " ( هتل برای افتتاحیه بزرگ مرتب و زیبا شد. )
"She spent the afternoon spiffing up her garden. " ( او بعدازظهر را صرف مرتب کردن باغش کرد. )
جزئیات اضافه:
- اصطلاح "spiff up" معمولاً در زمینه های مد، طراحی داخلی، و نظافت استفاده می شود.
- این عبارت می تواند به بهبود ظاهر شخصی، مکان، یا حتی یک پروژه اشاره داشته باشد.
- در برخی موارد، "spiffed - up" به چیزی اشاره دارد که به طور قابل توجهی تمیز، مرتب، یا شیک شده است.

آراستن
آرایش کردن
تزئین کردن