spick and span

/spɪkəndˈspæn//spɪkəndspæn/

تر و تمیز، آراسته، پاک و مرتب، span and spic نو، کاملا تازه، اراسته ومرتب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: perfectly clean and tidy.
متضاد: filthy, untidy
مشابه: immaculate

(2) تعریف: new or new-looking; fresh.

انگلیسی به انگلیسی

• a place that is spick-and-span is very clean and tidy; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

spick and span یعنی کاملاً تمیز، مرتب، نو یا بدون هیچ گونه کثیفی یا بی نظمی.
### معنی در فارسی:
مثل دسته گل – کاملاً تمیز و مرتب – برق می زنه از تمیزی
- - -
### ریشه:
این اصطلاح از قرن ۱۶ میلادی میاد.
...
[مشاهده متن کامل]

spick یعنی میخ نو، و span یعنی چوب نو.
پس ترکیبش یعنی: چیزی که انگار همین الآن از نو ساخته شده — �کاملاً نو و تمیز�.
- - -
### مثال های جمله:
1. The kitchen is spick and span.
آشپزخونه مثل دسته گل شده.
2. He cleaned his car until it was spick and span.
اون ماشینشو اون قدر تمیز کرد که برق می زد.
3. After hours of cleaning, the house looked spick and span.
بعد از چند ساعت تمیزکاری، خونه کاملاً مرتب و تمیز شد.
- - -
### مکالمه ساده:
A: Wow! Your room looks amazing.
B: Yeah, I spent the whole morning cleaning. It's spick and span now!
A: وای! اتاقت فوق العاده ست.
B: آره، کل صبح رو تمیزکاری کردم. الان مثل دسته گل شده!
spick and span یعنی کاملاً تمیز، مرتب و نو به نظر رسیدن — هیچ لکه یا شلوغی ای وجود نداره.
### معنی در فارسی:
- مثل دسته گل
- برق می زنه از تمیزی
- خیلی تر و تمیز
- نو و مرتب
- - -
### جمله های بیشتر:
1. Her white dress was spick and span before the party.
لباس سفیدش قبل از مهمونی کاملاً تمیز و مرتب بود.
2. I love how your office is always spick and span.
عاشق اینم که دفتر کارت همیشه برق می زنه از تمیزی.
3. The hotel room was spick and span when we arrived.
وقتی رسیدیم، اتاق هتل کاملاً تمیز و مرتب بود.
4. He keeps his shoes spick and span all the time.
همیشه کفش هاشو مثل نو نگه می داره.
5. The classroom must be spick and span before the inspector arrives.
قبل از اومدن بازرس، کلاس باید مثل دسته گل باشه.
6. She made sure the kitchen was spick and span before guests came.
مطمئن شد که آشپزخونه قبل از اومدن مهمونا برق بزنه.
7. After painting and cleaning, the house looked spick and span again.
بعد از رنگ زدن و تمیزکاری، خونه دوباره مثل روز اول شد.
- - -
### مکالمه های بیشتر:
A: Did you clean your apartment yourself?
B: Yeah, it took me 3 hours. But now it's spick and span!
A: خودت خونه رو تمیز کردی؟
B: آره، سه ساعت طول کشید. ولی الان مثل دسته گل شده!
- - -
Mom: Your room better be spick and span before dinner.
Child: Okay, I’m almost done!
مادر: اتاقت باید تا قبل شام مثل دسته گل باشه.
فرزند: باشه، تقریباً تمومه!
- - -
A: I hired a cleaning service yesterday.
B: Really?
A: Yeah, now the whole house is spick and span.
A: دیروز یه شرکت نظافت آوردم.
B: جدی؟
A: آره، الان کل خونه برق می زنه.
- - -
Boss: This place must be spick and span before the clients arrive.
Employee: Got it, I’ll take care of everything.
رئیس: اینجا باید قبل از اومدن مشتریا برق بزنه از تمیزی.
کارمند: چشم، همه چیز رو ردیف می کنم.
chatgpt

یه مثال ملموس دیگه
?clean record پرونده م پاک میشه؟ ( سوء پیشینه نخواهم داشت؟ )
. spick and span از هرجهت - یا - پاک و مرتب - یا - تر و تمیز.
The phrase "spick and span" refers to something that is spotlessly clean and tidy. It can also mean something that is brand new or in pristine condition.
✍️چیزی که کامل تمیز و مرتب است. همچنین می تواند به معنای چیزی باشد که کاملاً جدید یا در وضعیت بی نقص قرار دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️معنی مجازی: توصیف چیزی به عنوان "spick and span" به معنای نظم و توجه به جزئیات است و نشان می دهد که یک مکان یا شیء به خوبی نگهداری و مراقبت شده است.
👇مترادف؛
Clean
Immaculate
Pristine
Spotless
Neat
👇مثال؛
1. "After a long day of cleaning, the house was finally spick and span. "
2. "The new office was spick and span, ready for the employees to move in. "
3. "She always keeps her car spick and span, washing it every week. "

جمع و جور
ریشه : کشتی نو میخ و الوار تمیز و نو داشته و در قرن ۱۶ میلادی برای کشتی های نو استفاده می شده .
به مرور زمان برای هر چیز نو و تر و تمیز و مرتب استفاده شده
( spick - and - span )
( especially of a place ) very clean and tidy
( مخصوصاً یک مکان ) بسیار تمیز و مرتب
Their house is always spick and span.
The council spends a lot of money keeping the town spick and span.
...
[مشاهده متن کامل]

I expect to find everything spick and span when I get home.
We knew we had to keep the kitchen spick and span at all times.
A team of gardeners keeps the park spick and span all year round.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/spick-and-span
شسته رفته
تمیز و برّاق

بپرس