1. a spherical surface
سطح کروی
2. He studies spherical geometry.
[ترجمه گوگل]او هندسه کروی را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]او هندسه کروی را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Earth is not perfectly spherical.
4. Figure 1 shows one two-dimensional surface, a spherical surface; and Fig. 2 shows another, a cylindrical surface.
[ترجمه گوگل]شکل 1 یک سطح دو بعدی، یک سطح کروی را نشان می دهد و شکل 2 دیگری، یک سطح استوانه ای را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ یک سطح دو بعدی، یک سطح کروی را نشان می دهد؛ و شکل ۲ یک سطح استوانه ای دیگر را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We specialize to the case of a spherical surface whose cross-section is shown in Fig.
[ترجمه گوگل]ما در مورد یک سطح کروی که سطح مقطع آن در شکل نشان داده شده است تخصص داریم
[ترجمه ترگمان]ما در مورد سطح یک سطح کروی که سطح مقطع آن در شکل شکل نشان داده شده است، تخصص داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My contribution is using perfectly spherical surfaces, adding the rim but retaining the outside spherical surface.
[ترجمه گوگل]سهم من استفاده از سطوح کاملاً کروی، اضافه کردن لبه اما حفظ سطح کروی بیرونی است
[ترجمه ترگمان]سهم من از سطوح کاملا کروی استفاده می کند، و لبه را اضافه می کند، اما سطح خارجی بیرون را نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. How did these rings fit into a spherical universe?
[ترجمه گوگل]چگونه این حلقه ها در یک جهان کروی قرار گرفتند؟
[ترجمه ترگمان]این حلقه ها چطور به یک دنیای کروی وارد شدند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. La Geode, in Paris, is a unique spherical building with a cinema inside.
[ترجمه گوگل]La Geode، در پاریس، یک ساختمان کروی منحصر به فرد با یک سینما در داخل است
[ترجمه ترگمان]La Geode، در پاریس، یک ساختمان کروی منحصر به فرد با یک سینما در داخل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The earth is not quite spherical, because it is slightly flat at the poles.
[ترجمه گوگل]زمین کاملاً کروی نیست، زیرا در قطب ها کمی صاف است
[ترجمه ترگمان]زمین کاملا کروی نیست، چون در قطب ها کمی صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the case of a two-dimensional spherical surface it would simply reproduce the sphere.
[ترجمه گوگل]در مورد یک سطح کروی دو بعدی، به سادگی کره را بازتولید می کند
[ترجمه ترگمان]در حالتی که یک سطح کروی دو بعدی، کره را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The ovum is roughly spherical or slightly egg-shaped.
[ترجمه گوگل]تخمک تقریباً کروی یا کمی تخم مرغی شکل است
[ترجمه ترگمان]The تقریبا کروی یا کمی تخم مرغی شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The spherical pressure hull formed the head of a flimsy, arrow-shaped structure more than a hundred yards long.
[ترجمه گوگل]بدنه فشار کروی شکل، سر یک ساختار شلوغ و پیکانی شکل را به طول بیش از صد یارد تشکیل می داد
[ترجمه ترگمان]بدنه فشاری کروی، شکل یک سازه به شکل پیکان را تشکیل می داد که بیش از صد یارد طول داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This absorption band comes from the spherical geometry of the particles and the particular optical properties of the gold.
[ترجمه گوگل]این نوار جذبی از هندسه کروی ذرات و خواص نوری خاص طلا ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]این باند جذبی از هندسه کروی ذرات و خواص نوری ویژه ای از طلاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In practice natural sediments are rarely composed of spherical grains, and most contain assemblages of many shapes.
[ترجمه گوگل]در عمل رسوبات طبیعی به ندرت از دانه های کروی تشکیل شده اند و اکثراً دارای مجموعه هایی با اشکال مختلف هستند
[ترجمه ترگمان]در عمل رسوبات طبیعی به ندرت از دانه های کروی تشکیل شده اند و اغلب دارای پیوستگی انواع بسیاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Such inconsistencies make it impossible to cover a spherical surface using Cartesian coordinates.
[ترجمه گوگل]چنین ناهماهنگی هایی پوشش یک سطح کروی را با استفاده از مختصات دکارتی غیرممکن می کند
[ترجمه ترگمان]چنین inconsistencies امکان پوشش سطح کروی با استفاده از مختصات دکارتی را غیر ممکن می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید