sphere of influence

/sˈfɪrəvˈɪnfluːəns//sfɪərəvˈɪnflʊəns/

قلمرو نفوذ، حوزه ی برتری، منطقه نفوذ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: foreign territory over which a state or nation exerts cultural, political, economic, or military authority.

(2) تعریف: an area of activity over which one has power or control.

(3) تعریف: in astronomy, the region around a celestial body within which the primary gravitational force on an orbiting object is that body.

- The moon is within the Earth's sphere of influence.
[ترجمه گوگل] ماه در حوزه نفوذ زمین قرار دارد
[ترجمه ترگمان] ماه در حوزه نفوذ کره زمین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This area was formerly within the sphere of influence of the US.
[ترجمه گوگل]این منطقه قبلا در حوزه نفوذ آمریکا بود
[ترجمه ترگمان]این منطقه قبلا در حوزه نفوذ ایالات متحده قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rome's sphere of influence extended across Europe, North Africa and the Middle East.
[ترجمه گوگل]حوزه نفوذ رم در سراسر اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]حوزه نفوذ روم در سراسر اروپا، شمال آفریقا و خاور میانه گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The region is within the Russian sphere of influence.
[ترجمه گوگل]این منطقه در حوزه نفوذ روسیه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این منطقه در محدوده نفوذ روسیه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was able to extend his sphere of influence over a large area of south-eastern Britain.
[ترجمه گوگل]او توانست حوزه نفوذ خود را در منطقه وسیعی از جنوب شرقی بریتانیا گسترش دهد
[ترجمه ترگمان]او توانست حوزه نفوذ خود را بر روی منطقه وسیعی از جنوب شرقی بریتانیا گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How far does the sphere of influence spread from north to south and from west to east?
[ترجمه گوگل]دامنه نفوذ از شمال به جنوب و از غرب به شرق چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]گستره نفوذ از شمال به جنوب و از غرب به شرق چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This Massiliot sphere of influence happens to correspond to those areas where the greatest concentration of Black Virgins is to be found.
[ترجمه گوگل]این حوزه نفوذ Massiliot با مناطقی مطابقت دارد که بیشترین غلظت باکره های سیاه در آن یافت می شود
[ترجمه ترگمان]این حوزه تاثیر پذیری بر خلاف آن مناطقی است که بیش ترین تراکم تصاویر سیاه در آن یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The greater our adaptability the wider our sphere of influence.
[ترجمه گوگل]هر چه انطباق پذیری ما بیشتر باشد حوزه نفوذ ما گسترده تر می شود
[ترجمه ترگمان]هرچه سازگاری ما بیشتر باشد، حوزه نفوذ ما گسترده تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Moscow was delighted, seeing formal recognition of its sphere of influence.
[ترجمه گوگل]مسکو با مشاهده رسمیت رسمی حوزه نفوذ خود خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]مسکو با دیدن رسمیت بخشیدن به حوزه نفوذ خود بسیار خوشحال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thus the sphere of influence of Tyneside spreads far out into the surrounding countryside and along the coast.
[ترجمه گوگل]بنابراین حوزه نفوذ Tyneside به مناطق روستایی اطراف و در امتداد ساحل گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حوزه نفوذ of در مناطق اطراف و در امتداد ساحل گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His sphere of influence extended around the globe.
[ترجمه گوگل]حوزه نفوذ او در سراسر جهان گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]حوزه نفوذ او در سراسر جهان گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some latin american state fall within the usa's sphere of influence.
[ترجمه گوگل]برخی از ایالت های آمریکای لاتین در حوزه نفوذ ایالات متحده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بعضی از ایالات آمریکای لاتین در محدوده آمریکا سقوط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They see the region as their natural sphere of influence due to their historical links and a shared language.
[ترجمه گوگل]آنها این منطقه را به دلیل پیوندهای تاریخی و زبان مشترکشان به عنوان حوزه نفوذ طبیعی خود می بینند
[ترجمه ترگمان]آن ها منطقه را به عنوان حوزه طبیعی نفوذ خود به دلیل پیوندهای تاریخی و یک زبان مشترک می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But in a capitalist system, the power distribution sphere of influence " iron rule. "
[ترجمه گوگل]اما در یک نظام سرمایه داری، حوزه نفوذ توزیع قدرت «حکومت آهنین» است
[ترجمه ترگمان]اما در یک سیستم کاپیتالیسم، حوزه توزیع قدرت تاثیر \"حکومت آهنین\" را بر عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. While for Russia, Transcaucasia is the traditional sphere of influence and strategic interests at stake region, which is the natural barrier to keep security and stability.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای روسیه، ماوراء قفقاز منطقه سنتی نفوذ و منافع استراتژیک در خطر است که مانع طبیعی برای حفظ امنیت و ثبات است
[ترجمه ترگمان]در حالی که برای روسیه، Transcaucasia حوزه سنتی نفوذ و منافع استراتژیک در منطقه است، که مانع طبیعی حفظ امنیت و ثبات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has extended his sphere of influence to the world of banking.
[ترجمه گوگل]او حوزه نفوذ خود را به دنیای بانکداری نیز گسترش داده است
[ترجمه ترگمان]او حوزه نفوذ خود را به دنیای بانکداری گسترش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• area in which the state has political and economical influence even if they do not rule over it

پیشنهاد کاربران

Iran was dramatically brought into the Mongol sphere of influence toward the end of the second decade of the thirteenth century.
sphere of influence ( مهندسی هوافضا )
واژه مصوب: کُره تأثیر
تعریف: حجمی در اطراف یک جسم در فضا که در آن ذرات تحت تأثیر نیروی گرانش جذب آن جسم می شوند
حوزه نفوذ

بپرس