sphenoid

/ˈsfiːnɔɪd//ˈsfiːnɔɪd/

گوه شکل، گوه سان، وابسته به استخوان پروانه ای (sphenoidal هم می نویسند)، استخوان پروانه ای، بلور دارای چهار سطح سه گوشه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to the sphenoid bone.

(2) تعریف: wedge-shaped.
اسم ( noun )
مشتقات: sphenoidal (adj.)
• : تعریف: a bone at the base of the skull, just behind the eye sockets and above the pharynx; sphenoid bone.

جمله های نمونه

1. Common diseases of isolated sphenoid sinus occupying lesion are sphenoid sinus cyst and mycetes sphenoiditis.
[ترجمه گوگل]بیماری های شایع ضایعه اشغالگر سینوس اسفنوئید ایزوله عبارتند از کیست سینوس اسفنوئید و اسفنوئیدیت مایست
[ترجمه ترگمان]بیماری های شایع از قبیل سینوس sphenoid ایزوله شده، کیست sphenoid و mycetes sphenoiditis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Computed tomography and magnetic resonance imaging revealed paranasal sphenoid sinus mucocele.
[ترجمه گوگل]توموگرافی کامپیوتری و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی موکوسل سینوس اسفنوئید پارانازال را نشان داد
[ترجمه ترگمان]پرتونگاری محاسبه شده و تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی از paranasal سینوس mucocele استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The most likely cause of sphenoid dysplasia is defective ossification of the sphenoid bone.
[ترجمه گوگل]محتمل ترین علت دیسپلازی اسفنوئید، استخوان سازی معیوب استخوان اسفنوئید است
[ترجمه ترگمان]محتمل ترین علت of dysplasia، ossification استخوان the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reviewclinical datas of 12 sphenoid sinus cyst patients under nasal endoscope surgery.
[ترجمه گوگل]مروری بر داده های بالینی 12 بیمار کیست سینوس اسفنوئید تحت عمل جراحی آندوسکوپ بینی
[ترجمه ترگمان]Reviewclinical datas ۱۲ بیمار sphenoid را تحت عمل جراحی بینی بینی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In our case of sphenoid pneumocele with associated CSF fistula, the sphenoid sinus was packed with subcutaneous abdominal fat using transnasal endoscopic technique.
[ترجمه گوگل]در مورد پنوموسل اسفنوئیدی با فیستول CSF مرتبط، سینوس اسفنوئید با استفاده از روش آندوسکوپی ترانس بینی با چربی زیر جلدی شکم پر شد
[ترجمه ترگمان]در مورد ما از sphenoid pneumocele با فیستول وابسته به CSF همراه، سینوس حفره ای با تزریق زیر پوستی ناشی از تکنیک transnasal endoscopic بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sphenoid projection, a projection has more projective centers which are the crossing points intersected by minor axis of the ellipsoid and the parallel planes.
[ترجمه گوگل]برجستگی اسفنوئید، یک برجستگی دارای مراکز تصویری بیشتری است که نقاط عبوری هستند که با محورهای کوچک بیضی و صفحات موازی قطع می شوند
[ترجمه ترگمان]افکنش پرسپکتیو (Sphenoid)، یک افکنش تصویر دارای centers projective است که نقاط متقاطع را با محور کوچکی از ellipsoid و صفحات موازی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion : We show here that sphenoid sinus mucocele can simulate a variety of pathological conditions.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: در اینجا نشان می‌دهیم که موکوسل سینوس اسفنوئید می‌تواند شرایط پاتولوژیک مختلفی را شبیه‌سازی کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ما در اینجا نشان می دهیم که sphenoid سینوس معکوس می تواند انواع شرایط pathological را شبیه سازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective : To correctly diagnose and treat sphenoid sinus disease.
[ترجمه گوگل]هدف: تشخیص و درمان صحیح بیماری سینوس اسفنوئید
[ترجمه ترگمان]هدف: تشخیص درست و درمان سینوزیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Isolated sphenoid mucocele is rare. It often occurs when the drainage of the sphenoid sinus is obstructed due to inflammation, fibrosis, or previous surgery.
[ترجمه گوگل]موکوسل اسفنوئید ایزوله نادر است اغلب زمانی رخ می دهد که تخلیه سینوس اسفنوئید به دلیل التهاب، فیبروز یا جراحی قبلی مسدود شود
[ترجمه ترگمان]sphenoid منزوی و منزوی بندرت اتفاق می افتد این بیماری اغلب زمانی اتفاق می افتد که زه کشی سینوزیت به خاطر التهاب، fibrosis، یا جراحی قبلی مسدود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Backgrounds: Isolated sphenoid sinusitis is an uncommon disease.
[ترجمه گوگل]زمینه و هدف: سینوزیت اسفنوئید ایزوله یک بیماری ناشایع است
[ترجمه ترگمان]Backgrounds: سینوزیت یک بیماری غیرمعمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In contrast, pneumocele of the sphenoid sinus is a rare lesion.
[ترجمه گوگل]در مقابل، پنوموسل سینوس اسفنوئید یک ضایعه نادر است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، pneumocele سینوزیت یک ضایعه نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To report seldom symptoms of isolated sphenoid sinus reference.
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش به ندرت علائم سینوس اسفنوئید ایزوله مرجع
[ترجمه ترگمان]هدف: گزارش به ندرت علائم مرجع سینوسی ایزوله شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This sphenoid can usually be opened inferiorly at this site.
[ترجمه گوگل]این اسفنوئید معمولاً می تواند در این محل به صورت پایین باز شود
[ترجمه ترگمان]این sphenoid را می توان معمولا در این مکان باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition,[sentence dictionary] asymptomatic sphenoid sinusitis was diagnosed in 2 other patients.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سینوزیت اسفنوئید بدون علامت در 2 بیمار دیگر تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، [ فرهنگ لغت حکم ] asymptomatic sphenoid در ۲ بیمار دیگر تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusions: At present, endoscopic sphenoidotomy is the mainstay of treatment for isolated sphenoid sinusitis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: در حال حاضر، اسفنوئیدوتومی آندوسکوپی، پایه اصلی درمان سینوزیت اسفنوئید ایزوله است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: در حال حاضر، endoscopic sphenoidotomy تکیه اصلی برای درمان سینوزیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shaped like a wedge; pertaining to the sphenoid bone located at the base of the skull (anatomy)
bone located at the base of the skull (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] گوه ای شکل، اسفنوئید
sphenoid ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: گوه ای 2
تعریف: دیسۀ بلوری بازی که دو وجه ناموازی آن نسبت به یک محور تقارن دوتایه ( twofold ) ، متقارن هستند
اسفنوئید، سە گوش، گوەای، استخوان شب پرەای، گوە سان، گوە شکل،

بپرس