1. His great plan did little to curb the spendthrift state.
[ترجمه گوگل]طرح بزرگ او کمک چندانی به مهار دولت ولخرج نکرد
[ترجمه ترگمان]برنامه بزرگ او برای محدود کردن دولت spendthrift کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Certainly not for a wasteful spendthrift, who preyed upon a gullible old woman!
[ترجمه گوگل]مطمئناً نه برای یک ولخرجی که یک پیرزن ساده لوح را شکار می کند!
[ترجمه ترگمان]مسلما نه به خاطر یک آدم احمق که یک پیرزن ساده لوح را شکار می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pedro hated his son when he was a spendthrift, and loves him when he is not.
[ترجمه گوگل]پدرو زمانی که پسرش ولخرج بود از او متنفر بود و وقتی که نیست او را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی که از پسرش متنفر بود، پدرو از پسرش بدش می آمد و هر وقت او را دوست می داشت، او را دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His greatest patron was a spendthrift young king who built too many castles and may have been nuts.
[ترجمه گوگل]بزرگترین حامی او یک پادشاه جوان ولخرج بود که قلعههای زیادی ساخت و احتمالاً دیوانه بود
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین حامی او یک پادشاه جوان spendthrift بود که کاخ های زیادی ساخت و ممکن است دیوانه شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was by no means a spendthrift, but somehow all the money disappeared anyway.
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه ولخرجی نبود، اما به هر حال تمام پول ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه a نبود، اما به هر حال همه پول ها به هر حال ناپدید شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I remember him as a charming but irresponsible spendthrift.
[ترجمه گوگل]من از او به عنوان یک ولخرجی جذاب اما غیرمسئول یاد می کنم
[ترجمه ترگمان]من او را به عنوان یک مرد جذاب ولی بی مسیولیت به یاد می آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A spendthrift with a regular, secure income is an object of desire among bankers.
[ترجمه گوگل]ولخرجی با درآمد منظم و مطمئن یکی از موضوعات مورد علاقه بانکداران است
[ترجمه ترگمان]ولخرجی با درآمد مرتب و مطمئن یک موضوع میل در میان بانکداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My mother warned me about marrying a spendthrift.
[ترجمه گوگل]مادرم به من در مورد ازدواج با آدم ولخرجی هشدار داد
[ترجمه ترگمان]مادرم در مورد ازدواج به من هشدار داده بود که با یک آدم احمق ازدواج کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Spendthrift governments were forced to cut back.
[ترجمه گوگل]دولت های صرفه جویی مجبور به کاهش هزینه شدند
[ترجمه ترگمان]حکومت های Spendthrift مجبور شدند عقب نشینی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The spendthrift son had once again pulled a fast one on his tight - fisted father.
[ترجمه گوگل]پسر ولخرج یک بار دیگر پسری تند را روی پدر محکم و مشت کرده اش کشیده بود
[ترجمه ترگمان]پسر احمق یک بار دیگر پدر fisted را به سرعت بیرون کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nobody corrects a spendthrift for consuming his substance in taverns.
[ترجمه گوگل]هیچ کس ولخرجی را به خاطر مصرف موادش در میخانه ها اصلاح نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس a را برای مصرف مواد خود در taverns اصلاح نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I had always been a kind of spendthrift.
[ترجمه گوگل]من همیشه یک جور ولخرج بودم
[ترجمه ترگمان]من همیشه یک نوع اسراف و پوچ بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He disowned his spendthrift son.
[ترجمه گوگل]او پسر ولخرج خود را انکار کرد
[ترجمه ترگمان]او پسر spendthrift را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nature is a spendthrift.
15. Walsh was accused of everything from being a partisan zealot to an incompetent spendthrift.
[ترجمه گوگل]والش متهم به همه چیز بود، از یک متعصب حزبی گرفته تا یک ولخرجی نالایق
[ترجمه ترگمان]والش به همه چیز متهم شده بود که این آدم متعصبی متعصب تا یک آدم spendthrift نالایق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید