1. Spending money is as easy as shitting, while earning money is as hard as eating shit.
[ترجمه گوگل]خرج کردن پول به آسانی چرت زدن است، در حالی که پول درآوردن به سختی چرند خوردن است
[ترجمه ترگمان]خرج کردن به اندازه shitting آسان است، در حالی که درآمد کسب درآمد به اندازه خوردن ناچیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Jo will use her winnings as spending money on her holiday to the Costa Brava.
[ترجمه گوگل]جو از بردهای خود به عنوان خرج کردن پول در تعطیلات خود در کاستا براوا استفاده خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]\"جو\" از برده ای خودش برای صرف پول در تعطیلات خود به \"کاستا Brava\" (Costa Brava)استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Advertisements are designed to entice people into spending money / to spend money.
[ترجمه گوگل]تبلیغات برای ترغیب مردم به خرج کردن / خرج کردن پول طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]تبلیغات برای جذب مردم به صرف پول \/ صرف پول طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Danny's been spending money like it's going out of fashion .
[ترجمه گوگل]دنی داره پول خرج میکنه انگار داره از مد افتاده
[ترجمه ترگمان]دنی طوری پول خرج کرده که انگار از مد افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The girls earned spending money by waiting at table in the school dining rooms.
[ترجمه گوگل]دختران با ایستادن پشت میز در اتاق های غذاخوری مدرسه پول خرج می کردند
[ترجمه ترگمان]دخترها با صبر کردن در اتاق ناهار مدرسه پول خرج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Act specifically prohibits any council from spending money for political purposes.
[ترجمه گوگل]این قانون به طور خاص هر شورا را از خرج کردن پول برای اهداف سیاسی منع می کند
[ترجمه ترگمان]این قانون به طور خاص هر شورایی را از خرج کردن پول برای اهداف سیاسی منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He's rather mean when it comes to spending money on the children.
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به خرج کردن پول برای بچه ها می رسد، او نسبتاً بد اخلاق است
[ترجمه ترگمان]او تا حدودی به این معنا است که پول صرف کردن پول برای کودکان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They really do get pleasure from spending money on other people.
[ترجمه گوگل]آنها واقعاً از خرج کردن پول برای دیگران لذت می برند
[ترجمه ترگمان]آن ها واقعا از خرج کردن پول به دیگران لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He then started spending money in a big way.
[ترجمه گوگل]او سپس شروع به خرج کردن پول در یک راه بزرگ کرد
[ترجمه ترگمان]او سپس شروع به خرج کردن پول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some of the companies were spending money like water.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها مانند آب پول خرج می کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از شرکت ها پول را مثل آب خرج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Walking to the office saves spending money on bus fares.
[ترجمه گوگل]پیاده روی تا دفتر باعث صرفه جویی در هزینه کرایه اتوبوس می شود
[ترجمه ترگمان]راه رفتن به دفتر باعث صرفه جویی در هزینه اتوبوس برای کرایه اتوبوس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The girls earn spending money by waiting at table in the school dining room.
[ترجمه گوگل]دختران با منتظر ماندن پشت میز در اتاق غذاخوری مدرسه پول خرج می کنند
[ترجمه ترگمان]دخترها در اتاق ناهار خوری، پول خرج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Rita's spending money like there's no tomorrow.
[ترجمه گوگل]ریتا طوری پول خرج می کند که انگار فردایی نیست
[ترجمه ترگمان]ری تا پول خرج می کنه انگار فردایی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I don't know how much spending money to take on holiday.
[ترجمه گوگل]نمیدانم در تعطیلات چقدر باید پول خرج کنم
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چقدر پول خرج تحصیل در تعطیلات دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید