spelling

/ˈspelɪŋ//ˈspelɪŋ/

معنی: املاء، هجی
معانی دیگر: هجی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the way one or more words are spelled; orthography.

(2) تعریف: the act of a person who spells.

جمله های نمونه

1. spelling bee
مسابقه املای واژه ها

2. spelling errors
اشتباهات املایی

3. spelling errors mar the text
اشتباهات املایی متن را معیوب می کند.

4. bad spelling
املای بد

5. faulty spelling
املای نادرست

6. good spelling is no warranty of intelligence
املای خوب دلیل بر هوش نیست.

7. his spelling is poor
املای او بد است.

8. the spelling of his name as it stands in the first printing
املای نام او آنطوری که در چاپ اول آمده است.

9. an erroneous spelling of my name
املای اشتباهی نام من

10. the proper spelling of this word
املای درست این واژه

11. the teacher overlooked several of my spelling mistakes
معلم متوجه چندین اشتباه املایی من نشد.

12. your writing is riddled with grammatical and spelling errors
نوشته ی شما پر از لغزش های دستوری و املایی است.

13. this english composition is full of grammatical and spelling errors
این انشای انگلیسی پر از غلط دستوری و املایی است.

14. in spanish, there is a relatively close correspondence between the sound and the spelling of words
در اسپانیایی بین صدای واژه ها و املای آنها همخوانی نسبتا نزدیکی وجود دارد.

15. The class are doing/having a spelling test today.
[ترجمه گوگل]امروز کلاس در حال انجام/تست املا است
[ترجمه ترگمان]کلاس امروز در حال انجام تست هجی کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Your composition is full of spelling mistakes.
[ترجمه گوگل]ترکیب شما پر از اشتباهات املایی است
[ترجمه ترگمان]ترکیب بندی شما پر از اشتباه ات املایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The spelling of English is often puzzling.
[ترجمه گوگل]املای انگلیسی اغلب گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]هجی کردن زبان انگلیسی اغلب گیج کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The document uses the British spelling for caesium.
[ترجمه گوگل]در این سند از املای انگلیسی برای سزیوم استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]این سند از دیکته انگلیسی برای caesium استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. She's always pulling me up for/over my bad spelling.
[ترجمه گوگل]او همیشه مرا به خاطر املای بدم می کشاند
[ترجمه ترگمان]او همیشه مرا به خاطر تلفظ بد تلفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Attempts to standardize English spelling have never been successful.
[ترجمه گوگل]تلاش برای استاندارد کردن املای انگلیسی هرگز موفقیت آمیز نبوده است
[ترجمه ترگمان]تلاش برای استانداردسازی املای زبان انگلیسی هرگز موفق نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. There are a lot of spelling mistakes; even so, it's quite a good essay.
[ترجمه گوگل]اشتباهات املایی زیادی وجود دارد؛ با این حال، این مقاله کاملاً خوبی است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اشتباه ات هجی کردن وجود دارد؛ با این وجود، این یک مقاله خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

املاء (اسم)
dictation, spelling, orthography

هجی (اسم)
spelling

انگلیسی به انگلیسی

• act of writing or saying the letters of a word in their proper order; way in which a word is spelled
the spelling of a word is the correct sequence of letters in it.
spelling is the ability to spell words in the correct way, or the way that words are spelt.
see also spelling.

پیشنهاد کاربران

املاء
فهمیدن
شکل املایی کلمه
اسپل کردن یا بخش بخش کردن

بپرس