spelling bee

/ˈspelɪŋˈbiː//ˈspelɪŋbiː/

(آمریکا) مسابقه ی املا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling competition, esp. one in which any contestant who misspells a word is eliminated.

جمله های نمونه

1. That year I won first prize in the spelling bee.
[ترجمه گوگل]آن سال در رشته املا جایزه اول را گرفتم
[ترجمه ترگمان]در آن سال من اولین جایزه را در زنبور املا به دست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A spelling bee is a competition in which people try to correctly spell words.
[ترجمه گوگل]زنبور املا مسابقه ای است که در آن افراد سعی می کنند کلمات را به درستی املا کنند
[ترجمه ترگمان]زنبور تلفظ، رقابتی است که در آن مردم سعی می کنند کلمات را به درستی هجی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He even remembered the gruesome details of the spelling bee he lost in front of the entire seventh grade.
[ترجمه گوگل]او حتی جزئیات وحشتناک املا را که جلوی کل کلاس هفتم گم کرده بود به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]او حتی جزئیات وحشتناک زنبور غلط های املایی را که در مقابل کلاس هفتم از دست داده بود به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He announced the winners of the spelling bee.
[ترجمه گوگل]او برندگان املا را اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]او برندگان زنبور spelling را اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a big spelling bee coming up with all the other school.
[ترجمه گوگل]یک زنبور املایی بزرگ با تمام مکتب های دیگر می آید
[ترجمه ترگمان]یه زنبور درست و حسابی داره با همه بچه های مدرسه میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was first in the spelling bee.
[ترجمه گوگل]او اولین بار در املا بود
[ترجمه ترگمان]او ابتدا در زنبور spelling بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You won an adult Thanksgiving day spelling bee.
[ترجمه گوگل]شما برنده یک زنبور املایی روز شکرگزاری بزرگسالان شدید
[ترجمه ترگمان] تو روز شکرگزاری روز شکرگذاری رو برنده شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Betty : I bet you settle for the spelling bee. At least they don't hurt your ears.
[ترجمه گوگل]بتی: شرط می بندم که به حرف املایی بسنده کنی لااقل گوش شما را اذیت نمی کنند
[ترجمه ترگمان] شرط می بندم برای مسابقه هجی کردن settle حداقل به گوشات درد نمی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was the first place contestant in the spelling bee.
[ترجمه گوگل]او اولین شرکت کننده در رشته املا بود
[ترجمه ترگمان]او اولین شرکت کننده در مسابقه هجی کردن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Courage is a spelling bee and your word is superciliousness .
[ترجمه گوگل]شجاعت یک زنبور املایی است و کلمه شما نابخردی است
[ترجمه ترگمان]شجاعت، یک زنبور تلفظ است و کلمه شما، فیس و افاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She won the spelling bee through hard work and determination.
[ترجمه گوگل]او با سخت کوشی و اراده موفق شد املا را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او از طریق کار سخت و عزم راسخ، زنبور زبان را برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Winning the spelling bee has really gone to Brian's head.
[ترجمه گوگل]برنده شدن در املا واقعاً به سر برایان رفته است
[ترجمه ترگمان]برنده شدن زنبور هجی کردن واقعا به سر برایان رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Katie Ward was one of 33 spellers making their second appearance at the National Spelling Bee.
[ترجمه گوگل]کیتی وارد یکی از 33 املا کننده ای بود که برای دومین بار در National Spelling Bee حضور پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]کتی وارد یکی از ۳۳ spellers بود که دومین حضور خود را در Bee ملی املا به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Precontest administrative duties were shared by several county superintendents in pre tion for the state spelling bee.
[ترجمه گوگل]وظایف اداری قبل از مسابقه توسط چندین سرپرست شهرستان در پیش گیری برای زنبور املای ایالتی به اشتراک گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]وظایف اجرایی Precontest توسط چندین سرپرست بخش در قبل از آموزش زنبور زبان به اشتراک گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• writing and/or spelling competition

پیشنهاد کاربران

بپرس