1. xCast a spellx ( طلسم کردن / جادو کردن )
... [مشاهده متن کامل]
xساحره روی شاهزاده طلسم انداخت. x
2. xBreak the spellx ( طلسم را شکستن / جادو را باطل کردن )
xفقط عشق واقعی می تواند طلسم را بشکند. x
3. xUnder a spellx ( تحت تأثیر جادو / طلسم شده )
xاو تحت تأثیر جادو بود و نمی توانست تکان بخورد. x
4. xMagic spellx ( طلسم جادویی )
xاو یک طلسم جادویی زمزمه کرد تا در را باز کند. x
5. xSpell troublex ( مشکل ساز بودن / دردسر ایجاد کردن )
xرفتار او ممکن است برای تیم مشکل ساز شود. x
6. xSpell disasterx ( فاجعه آفریدن / به فاجعه ختم شدن )
xاین اشتباهات ممکن است به فاجعه برای پروژه منجر شود. x
7. xSpell it outx ( به وضوح توضیح دادن / هجی کردن )
xمتوجه نمی شوم—می توانی برایم واضح توضیح دهی؟x
8. xDry spellx ( دوره خشکسالی / کمبود )
xکشاورزان در دوره طولانی خشکسالی رنج کشیدند. x
9. xCold spellx ( دوره سرما / موج سرما )
xانتظار می رود هفته آینده موج سرما بیاید. x
10. xFainting spellx ( غش کردن / حمله ضعف )
xاو به دلیل خستگی غش کرد. x
موقعی استفاده میشه که وقتی میخوایم بگیم اگر این کار یا فلان چیزی انجام بشه یا صورت بگیره، احتمالا با مشکلات زیادی روبرو بشه!
This activity that you are going to do might spell trouble in the future
مشکل بالقوه ای بودن
اصطلاح/ نشان دادن اینکه ممکن است در آینده مشکلاتی وجود داشته باشد