speeder

/ˈspiːdər//ˈspiːdə/

معنی: شتابگر، عجلهکننده
معانی دیگر: (راننده) تجاوز کننده از سرعت مجاز، تندران

جمله های نمونه

1. The speeder froze in mid-air for just a moment, while its computers coped with the sudden assault on the automatic systems.
[ترجمه گوگل]سرعت‌دهنده فقط برای یک لحظه در هوا یخ زد، در حالی که رایانه‌هایش با حمله ناگهانی به سیستم‌های خودکار مقابله کردند
[ترجمه ترگمان]The برای لحظه ای در وسط هوا متوقف شد، در حالی که کامپیوترهای آن با حمله ناگهانی به سیستم اتوماتیک رفع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ace threw herself at the speeder controls, stamping on the throttle override while wrenching the steering column forward.
[ترجمه گوگل]آس خود را به سمت کنترل‌های سرعت‌دهنده پرتاب کرد، در حالی که ستون فرمان را به جلو می‌کشید
[ترجمه ترگمان]ایس، خود را به سمت راننده هل داد و در حالی که column را به سمت جلو هل می داد، پدال گاز را فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Plus the cannon on the speeder.
[ترجمه گوگل]به علاوه توپ روی سرعت دهنده
[ترجمه ترگمان]به علاوه توپ روی speeder
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Daak brought the speeder to a halt on the far side of the plateau, in Ace's path.
[ترجمه گوگل]داک سرعت را در سمت دور فلات، در مسیر آس متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]Daak راننده را برای توقف در کناره فلات، در مسیر Ace متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nilo Rodis-Jamero's sketches envisioned speeder bikes as blocky and square-shaped, with a large engine in the rear and controls in the foot pedals.
[ترجمه گوگل]طرح‌های Nilo Rodis-Jamero دوچرخه‌های اسپیدر را به شکل بلوک و مربعی با یک موتور بزرگ در عقب و کنترل‌ها در پدال‌های پا در نظر می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]طرح های Nilo Rodis - Jamero s speeder as و square را با موتور بزرگ در پشت و کنترل در پدال های پا پیش بینی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A more aggressive and bulkier design than slimmer speeder bikes used by the Jedi, the BARC speeder was used in scouting and escort missions on a variety of worlds.
[ترجمه گوگل]طراحی تهاجمی تر و حجیم تر از دوچرخه های سرعتی باریک تر که توسط Jedi استفاده می شود، سرعت دهنده BARC در ماموریت های جاسوسی و اسکورت در جهان های مختلف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]طراحی more و قوی تر نسبت به slimmer speeder که توسط جدی جدی به کار گرفته شد، the speeder در گشت زنی و اسکورت در انواع مختلفی از جهان مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The speeder is armed with antipersonnel blasters and a main anti-vehicle gun.
[ترجمه گوگل]اسپیدر مجهز به انفجارهای ضد نفر و یک تفنگ ضد وسیله نقلیه اصلی است
[ترجمه ترگمان]speeder مسلح به تعدادی مسلسل و یک تفنگ ضدهوایی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once found, he unloaded his swift Sith speeder to pursue his quarry.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پیدا شد، سیث اسپیدر سریع خود را برای تعقیب معدن خود پیاده کرد
[ترجمه ترگمان]به محض آن که پی داش شد، سرعت swift خود را به دنبال شکار خود کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unaware of a bomb planted on Joben's speeder, the White Witch, Fett entered his modified racer Silver Speeder in the Boonta speeder competition.
[ترجمه گوگل]فت بدون اطلاع از بمبی که روی سرعت‌دهنده جوبن، جادوگر سفید کار گذاشته شده بود، وارد مسابقه‌ای اصلاح‌شده Silver Speeder در مسابقات سرعت Boonta شد
[ترجمه ترگمان]او که از بمب کار گذاشته شده در Joben s، جادوگر سفید، بی خبر بود، وارد رقابت modified modified در رقابت Boonta speeder شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The strength of the stove speeder of blower can be adjusted by the switch stove.
[ترجمه گوگل]قدرت سرعت اجاق گاز دمنده را می توان توسط اجاق گاز سوئیچ تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]نیروی دمنده هوای گرم کن را می توان با اجاق گاز تعویض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Angered at the loss of his speeder and droid, Fett captured the Fromms to turn them over to Jabba the Hutt.
[ترجمه گوگل]فت که از از دست دادن سرعت‌دهنده و دروید خود عصبانی بود، فروم‌ها را دستگیر کرد تا آنها را به Jabba the Hutt بسپارد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه speeder و دروید او را از دست داد، Fett را دستگیر کرد تا آن ها را به Jabba هات Hutt
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neyo and his wingman opened Allie's speeder bike, killing her in the resulting explosion.
[ترجمه گوگل]نیو و وینگمنش دوچرخه اسپیدر آلی را باز کردند و او را در انفجاری کشتند
[ترجمه ترگمان]Neyo و wingman موتور speeder آلی را گشودند و او را در انفجار ناشی از انفجار کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The BARC speeder gave a single clone trooper increased operational range, great speed, mobility, and firepower otherwise unavailable to the foot soldier.
[ترجمه گوگل]سرعت دهنده BARC به یک سرباز کلون برد عملیاتی، سرعت زیاد، تحرک و قدرت شلیک را افزایش داد که در غیر این صورت برای سرباز پیاده در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]BARC speeder به نیروهای نظامی اجازه می دهد تا محدوده عملیاتی، سرعت زیاد، تحرک و قدرت آتش را افزایش دهد که در غیر این صورت سرباز پیاده در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. McQuarrie's speeder bikes had spaceship-like fins and large, clear windscreens, but no real sense of where the power plant may be.
[ترجمه گوگل]دوچرخه‌های تندرو مک‌کواری دارای باله‌هایی شبیه به سفینه فضایی و شیشه‌های جلوی بزرگ و شفاف بودند، اما هیچ حس واقعی از محل قرارگیری نیروگاه نداشتند
[ترجمه ترگمان]دوچرخه های speeder دارای یک سفینه فضایی مانند باله ها، large و windscreens بود، اما هیچ حس واقعی از محل نیروگاه وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شتابگر (اسم)
speeder

عجله کننده (اسم)
speeder

تخصصی

[نساجی] ماشین نیم تاب

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that speeds; one who drives faster than the legal limit; machine which draws out a slightly twists slivers of cotton or woo (spinning) l

پیشنهاد کاربران

بپرس