speechlessness

جمله های نمونه

1. Society still needs this crazy discipline. The traits of our sexualculture are still speechlessness, loneliness, violence and not enough desireand love.
[ترجمه گوگل]جامعه هنوز به این نظم دیوانه کننده نیاز دارد خصلت های فرهنگ جنسی ما همچنان بی زبانی، تنهایی، خشونت و عدم تمایل و عشق کافی است
[ترجمه ترگمان]جامعه هنوز به این انضباط دیوانه وار نیاز دارد ویژگی های sexualculture هنوز هم سکوت، تنهایی، خشونت و نه به اندازه کافی عشق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusions:If the hearing is normal, the main reason for speechlessness is autism or low intelligence.
[ترجمه رامین بیات‌ماکو] نتیجه گیری: اگر شنوایی طبیعی باشد، دلیل اصلی سکوت، اوتیسم یا هوش پایین است.
|
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اگر شنوایی نرمال باشد، دلیل اصلی بی‌گفتگی اوتیسم یا هوش پایین است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اگر جلسه دادرسی عادی باشد، دلیل اصلی برای سکوت بستگی به اوتیسم یا هوش پایین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She explains: "It is now a common perception that deafness also means speechlessness, which is due to sign-language teaching. "
[ترجمه گوگل]او توضیح می دهد: اکنون این تصور رایج است که ناشنوایی به معنای بی زبانی نیز هست که به دلیل آموزش به زبان اشاره است
[ترجمه ترگمان]او توضیح می دهد: \" این هم اکنون یک درک مشترک است که ناشنوایی نیز به معنای خاموشی است، که به دلیل آموزش زبان اشاره دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think there's a connection here between the image from the commonplace book and the treatment in Milton's mask of this strangely conjoint phenomenon of virginity and speechlessness.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم در اینجا ارتباطی بین تصویر کتاب معمولی و رفتاری که در نقاب میلتون با این پدیده عجیب و غریب باکرگی و بی‌کلامی وجود دارد، وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم یک ارتباط بین تصویر از کتاب معمولی وجود دارد و رفتار در ماسک میلتن از این پدیده به طور عجیب و پیوسته \"بکارت\" و \"سکوت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Almost 150 years after Gustav Langenscheidt's distressing experience of speechlessness, the company's work focuses on how to deal with newly coined words and phrases.
[ترجمه گوگل]تقریباً 150 سال پس از تجربه ناراحت کننده گوستاو لانگنشایت از بی زبانی، کار این شرکت بر نحوه برخورد با کلمات و عبارات تازه ساخته شده متمرکز است
[ترجمه ترگمان]تقریبا ۱۵۰ سال بعد از تجربه پریشانی و سکوت (گوستاو Langenscheidt)، کار این شرکت بر چگونگی برخورد با کلمات و عبارات به تازگی ابداع شده تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• temporary inability to speak due to a strong emotion; muteness, inability to speak

پیشنهاد کاربران

بپرس