speculatively

جمله های نمونه

1. Scott's speckled green and gold eyes looked speculatively at Adam.
[ترجمه گوگل]چشمان خالدار سبز و طلایی اسکات به طرز حدس و گمان به آدام نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]چشمان سبز و طلایی اسکات مرا برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Delaney eyed her speculatively.
[ترجمه گوگل]دیلینی به او نگاه حدس و گمان کرد
[ترجمه ترگمان]تریسی با نگاهی متفکرانه به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He looked at her speculatively.
[ترجمه گوگل]با حدس و گمان به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او با کنجکاوی به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The other villagers, eyeing each other speculatively, saw that they were all too full of pasta for the adventure.
[ترجمه گوگل]روستاییان دیگر که به صورت حدس و گمان به یکدیگر نگاه می کردند، دیدند که برای ماجراجویی همگی پر از ماکارونی هستند
[ترجمه ترگمان]روستائیان دیگر که با کنجکاوی به یکدیگر نگاه می کردند دیدند که برای ماجراجویی بسیار پر از پاستا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. O'Brien was looking down at him speculatively.
[ترجمه گوگل]اوبراین با حدس و گمان به او نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]او بر این متفکرانه به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "That, I suppose, " said Mr. Jackson, speculatively, "is the line the Mingotts mean to take.
[ترجمه گوگل]آقای جکسون با حدس و گمان گفت: «فکر می‌کنم این همان خطی است که مینگوت‌ها می‌خواهند اتخاذ کنند
[ترجمه ترگمان]مل کات با لحنی متفکرانه گفت: \" فکر می کنم این همان مسیری است که Mingotts برای گرفتن آن به کار می برد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More speculatively, classical conditioning has been argued to be implicated in the formation of sexual desire, including fetishes.
[ترجمه گوگل]به طور فرضی تر، شرطی سازی کلاسیک در شکل گیری میل جنسی، از جمله فتیش ها، دخیل است
[ترجمه ترگمان]تفکر بیش از اندازه، در شکل گیری تمایل جنسی، از جمله fetishes، مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. More speculatively, it could make long-distance space travel more feasible by slowing down ageing and reducing the consumption of oxygen and food.
[ترجمه گوگل]در حدس و گمان بیشتر، می‌تواند با کاهش سرعت پیری و کاهش مصرف اکسیژن و غذا، سفرهای فضایی طولانی‌مدت را امکان‌پذیرتر کند
[ترجمه ترگمان]تفکر بیش از حد، می تواند با کند شدن سالمندی و کاهش مصرف اکسیژن و غذا، سفره ای فضایی طولانی تری را امکان پذیر سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I caught her eyes on me speculatively. I imagined she was wondering about my relationship with Max.
[ترجمه گوگل]نگاه او را به صورت حدس و گمان به خود جلب کردم تصور می کردم که او در مورد رابطه من و مکس تعجب می کند
[ترجمه ترگمان]او مرا برانداز کرد تصور کردم که او در مورد رابطه من با ماکس تعجب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More ambitiously, and also more speculatively, it may be that cross-border environmental cooperation can also help to build a more broadly shared conception of place and community.
[ترجمه گوگل]به طور بلندپروازانه‌تر، و همچنین به‌طور گمانه‌زنی‌تر، ممکن است همکاری‌های زیست‌محیطی فرامرزی می‌تواند به ایجاد یک مفهوم مشترک گسترده‌تر از مکان و جامعه کمک کند
[ترجمه ترگمان]مهم تر از آن، این می تواند این باشد که هم کاری زیست محیطی فرامرزی نیز می تواند به ایجاد یک مفهوم مشترک وسیع تر از محل و جامعه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most speculatively, it might even imply a degree of intelligence—for the most intelligent mammals and birds are generally those that live in groups.
[ترجمه گوگل]در بیشتر حدس و گمان، حتی ممکن است حاکی از درجه ای از هوش باشد - زیرا باهوش ترین پستانداران و پرندگان عموماً آنهایی هستند که به صورت گروهی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]متفکرانه، حتی ممکن است به درجه ای از هوش باشد - برای the پستانداران و پرندگان به طور کلی آن هایی هستند که در گروه ها زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She eyed it speculatively as a cruel smile appeared on her black lips.
[ترجمه گوگل]وقتی لبخندی بی‌رحمانه روی لب‌های سیاهش ظاهر شد، نگاهی گمانه‌زنانه به آن انداخت
[ترجمه ترگمان]او مرا برانداز کرد، مرا با لبخند بی رحمانه ای که بر لبان سیاهش ظاهر شده بود برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. More speculatively, there has been some fairly recent work studying the genetic basis of language, looking at the genes that are directly responsible for the capacity to learn and use language.
[ترجمه گوگل]به طور گمانه‌زنی‌تر، کار نسبتاً جدیدی در مورد بررسی اساس ژنتیکی زبان، بررسی ژن‌هایی که مستقیماً مسئول ظرفیت یادگیری و استفاده از زبان هستند، انجام شده است
[ترجمه ترگمان]متفکرانه، کاره ای نسبتا جدیدی صورت گرفته است که پایه ژنتیکی زبان را مطالعه کرده، به ژن ها نگاه می کند که مستقیما مسئول توانایی یادگیری و استفاده از زبان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unlike other recruitment agencies we don't send CVs off speculatively or without your permission.
[ترجمه گوگل]برخلاف سایر آژانس‌های استخدام، ما رزومه‌های خود را به صورت فرضی یا بدون اجازه شما ارسال نمی‌کنیم
[ترجمه ترگمان]بر خلاف سایر آژانس های استخدام، ما CVs را برای انجام دادن یا بدون اجازه شما ارسال نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in speculative manner, theoretically, conjecturally

پیشنهاد کاربران

### Root Word: **Speculate**
**Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or other ventures in the hope of gain but with the risk of loss.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
### Collocations:
1. **Speculate about**
2. **Speculate on**
3. **Speculate in**
4. **Speculate wildly**
5. **Speculate cautiously**
- - -
### Derivatives:
1. **Speculation** ( noun )
2. **Speculative** ( adjective )
3. **Speculator** ( noun )
4. **Speculatively** ( adverb )
5. **Speculativeness** ( noun )
- - -
### Example Sentences ( Easy to Hard ) :
#### 1. **Speculate about**
1. **Easy:** People often speculate about the weather.
**Translation:** مردم اغلب در مورد آب وهوا حدس می زنند. 🌤️
2. **Medium:** Scientists speculate about the existence of life on other planets.
**Translation:** دانشمندان در مورد وجود حیات در سیارات دیگر حدس می زنند. 🪐
3. **Hard:** Historians speculate about the true motives behind the ancient king’s decisions.
**Translation:** تاریخ دانان در مورد انگیزه های واقعی پشت تصمیمات پادشاه باستانی حدس می زنند. 🏛️
#### 2. **Speculate on**
4. **Easy:** She likes to speculate on the outcome of the game.
**Translation:** او دوست دارد در مورد نتیجه بازی حدس بزند. ⚽
5. **Medium:** Economists speculate on the future of the global economy.
**Translation:** اقتصاددانان در مورد آینده اقتصاد جهانی حدس می زنند. 💹
6. **Hard:** Philosophers speculate on the nature of consciousness and existence.
**Translation:** فیلسوفان در مورد ماهیت آگاهی و وجود حدس می زنند. 🧠
#### 3. **Speculate in**
7. **Easy:** He decided to speculate in the stock market.
**Translation:** او تصمیم گرفت در بازار سهام سرمایه گذاری کند. 📈
8. **Medium:** Many investors speculate in real estate to make a profit.
**Translation:** بسیاری از سرمایه گذاران در املاک و مستغلات سرمایه گذاری می کنند تا سود کنند. 🏠
9. **Hard:** Some wealthy individuals speculate in rare art collections, hoping their value will increase over time.
**Translation:** برخی از افراد ثروتمند در مجموعه های هنری نادر سرمایه گذاری می کنند و امیدوارند که ارزش آن ها با گذشت زمان افزایش یابد. 🖼️
#### 4. **Speculate wildly**
10. **Easy:** The children speculated wildly about what was inside the mysterious box.
**Translation:** بچه ها به طور وحشیانه در مورد محتویات جعبه مرموز حدس می زدند. 📦
11. **Medium:** The media speculated wildly about the celebrity’s sudden disappearance.
**Translation:** رسانه ها به طور وحشیانه در مورد ناپدید شدن ناگهانی سلبریتی حدس می زدند. 📰
12. **Hard:** Conspiracy theorists often speculate wildly about government secrets.
**Translation:** نظریه پردازان توطئه اغلب به طور وحشیانه در مورد اسرار دولت حدس می زنند. 🕵️
#### 5. **Speculate cautiously**
13. **Easy:** Investors should speculate cautiously in uncertain markets.
**Translation:** سرمایه گذاران باید در بازارهای نامطمئن با احتیاط حدس بزنند. 💼
14. **Medium:** The scientist speculated cautiously about the potential results of the experiment.
**Translation:** دانشمند با احتیاط در مورد نتایج احتمالی آزمایش حدس زد. 🔬
15. **Hard:** Economists speculate cautiously about the long - term effects of the new policy.
**Translation:** اقتصاددانان با احتیاط در مورد اثرات بلندمدت سیاست جدید حدس می زنند. 📊
- - -
### Derivatives in Sentences:
#### 1. **Speculation**
16. **Easy:** There is a lot of speculation about the new movie.
**Translation:** در مورد فیلم جدید حدس وگمان های زیادی وجود دارد. 🎬
17. **Medium:** The speculation about the company’s future caused its stock price to fluctuate.
**Translation:** حدس وگمان ها در مورد آینده شرکت باعث نوسان قیمت سهام آن شد. 💹
18. **Hard:** The speculation surrounding the ancient artifact’s origin has divided historians.
**Translation:** حدس وگمان ها در مورد منشأ اثر باستانی، تاریخ دانان را تقسیم کرده است. 🏺
#### 2. **Speculative**
19. **Easy:** His answer was purely speculative.
**Translation:** پاسخ او کاملاً حدسی بود. 🤔
20. **Medium:** The speculative nature of the investment made it risky.
**Translation:** ماهیت حدسی سرمایه گذاری آن را پرریسک کرد. 💼
21. **Hard:** The speculative theories about the universe’s origins are fascinating but unproven.
**Translation:** نظریه های حدسی در مورد منشأ جهان جذاب اما اثبات نشده هستند. 🌌
#### 3. **Speculator**
22. **Easy:** The speculator bought the land hoping its value would increase.
**Translation:** حدس زننده زمین را خرید به امید اینکه ارزش آن افزایش یابد. 🏞️
23. **Medium:** Many speculators lost money during the market crash.
**Translation:** بسیاری از حدس زنندگان در زمان سقوط بازار پول از دست دادند. 💸
24. **Hard:** The speculator’s bold moves in the stock market earned both admiration and criticism.
**Translation:** اقدامات جسورانه حدس زننده در بازار سهام هم تحسین و هم انتقاد به همراه داشت. 📉
#### 4. **Speculatively**
25. **Easy:** She looked at him speculatively, wondering what he was thinking.
**Translation:** او با نگاهی حدسی به او نگاه کرد و از خود پرسید که او چه فکر می کند. 👀
26. **Medium:** The scientist spoke speculatively about the potential discovery.
**Translation:** دانشمند با لحنی حدسی در مورد کشف احتمالی صحبت کرد. 🧪
27. **Hard:** The author wrote speculatively about the future of artificial intelligence.
**Translation:** نویسنده با لحنی حدسی در مورد آینده هوش مصنوعی نوشت. 🤖
#### 5. **Speculativeness**
28. **Easy:** The speculativeness of his theory made it hard to prove.
**Translation:** حدسی بودن نظریه او اثبات آن را دشوار کرد. 🤷
29. **Medium:** The speculativeness of the investment strategy worried the board.
**Translation:** حدسی بودن استراتژی سرمایه گذاری هیئت مدیره را نگران کرد. 💼
30. **Hard:** The speculativeness of the philosopher’s ideas sparked endless debates.
**Translation:** حدسی بودن ایده های فیلسوف بحث های بی پایانی را برانگیخت. 🗣️
Deepseek

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : speculate
✅️ اسم ( noun ) : speculation / speculator
✅️ صفت ( adjective ) : speculative
✅️ قید ( adverb ) : speculatively
adverb قید
برفرض گرفتن، گمان کردن
در ۳ مورد استفاده می شود:
۱ - guess
حالتی که در آن دارید حدس میزنید کسی با خودش چه فکری می کند یا چه اتفاقی قرار است رخ دهند.
۲_business
شما در زمینه ی مالی و تجاری یک نوع سرمایه گذاری می کنید با این فرض و امید که سوددهی داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

۳_applying for job
موقعیتی که شما برای کار در جایی رزومه میفرستید به امید آنکه استخدام شوید اما آن شرکت ( و یا. . . ) آگهی استخدام نداده است.

بپرس