spectrograph

/ˈspektrəˌɡræf//ˈspektrəˌɡræf/

معنی: طیف نگار، طیف سنج، کاغذ یا صفحه طیفنما
معانی دیگر: بیناب نگار، اسپکتروگراف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: spectrographic (adj.), spectrographically (adv.), spectrographer (n.), spectrography (n.)
• : تعریف: a spectroscope equipped to make a photograph or graphic representation of a spectrum.

جمله های نمونه

1. A spectrograph measures how bright a star is at any given wavelength.
[ترجمه گوگل]یک طیف‌نگار میزان روشنایی یک ستاره را در هر طول موج مشخصی اندازه‌گیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]اندازه یک ستاره نشان می دهد که یک ستاره در هر طول موج خاصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A spectrograph uses optical elements called gratings or prisms to separate the light gathered by a telescope into its component colors.
[ترجمه گوگل]یک طیف‌نگار از عناصر نوری به نام گریتینگ یا منشور استفاده می‌کند تا نور جمع‌آوری‌شده توسط تلسکوپ را به رنگ‌های اجزای آن جدا کند
[ترجمه ترگمان]A از عناصر نوری بنام gratings یا منشور استفاده می کند تا نور جمع آوری شده توسط تلسکوپ به رنگ های جزیی خود را تفکیک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion : Combined mucosolvin atomizing inhalation and frequency spectrograph irradiation to treat bronchopneumonia could gain notable curative effect.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: استنشاق اتمیزه‌کننده موکوسولوین و تابش طیف‌نگار فرکانس برای درمان برونکوپنومونی می‌تواند اثر درمانی قابل‌توجهی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل ترکیبی mucosolvin atomizing و پرتوافکنی دما برای درمان bronchopneumonia می تواند اثر درمانی قابل توجهی بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The schematic of a novel transmission grating spectrograph and the preliminary experimental results are described.
[ترجمه گوگل]شماتیک یک طیف‌نگار توری انتقال جدید و نتایج تجربی اولیه شرح داده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]طرح کلی یک شبکه سازی انتقال جدید spectrograph و نتایج تجربی مقدماتی شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thereinto ion trap mass spectrograph is a new development of the technology, which can do multi-stage MS analysis, and do useful to a qualitative analysis of complex compound.
[ترجمه گوگل]طیف‌نگار جرمی تله یونی توسعه جدیدی از فناوری است که می‌تواند آنالیز MS چند مرحله‌ای را انجام دهد و برای تجزیه و تحلیل کیفی ترکیب پیچیده مفید باشد
[ترجمه ترگمان]تله یون Thereinto یک توسعه جدید از فن آوری است که می تواند تحلیل MS چند مرحله ای را انجام دهد و برای تجزیه و تحلیل کیفی مرکب پیچیده مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A spectrograph device can use the near-infrared light bouncing off an apple to show evidence of damage. The ultraviolet light can show contaminants.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه طیف‌نگار می‌تواند از نور نزدیک به فروسرخ که از یک سیب منعکس می‌شود برای نشان دادن شواهدی از آسیب استفاده کند اشعه ماوراء بنفش می تواند آلاینده ها را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه spectrograph می تواند از نور مادون قرمز نزدیک که از یک سیب ساطع می شود برای نشان دادن شواهد آسیب استفاده کند نور فرابنفش می تواند آلاینده ها را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instructions of time of flight mass spectrograph and quadrupole mass spectrograph are given, and the scheme of dynamic me. . .
[ترجمه گوگل]دستورالعمل‌های زمان طیف‌نگار جرمی پرواز و طیف‌نگار جرمی چهارقطبی و طرح من دینامیکی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل زمان پرواز دسته جمعی و quadrupole جمعی quadrupole داده می شود و الگوی من پویا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The design of the illumination system and optoelectronic spectrograph are introduced in detail.
[ترجمه گوگل]طراحی سیستم روشنایی و طیف نگار نوری به تفصیل معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی سیستم روشنایی و optoelectronic spectrograph به طور مفصل معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the mass spectrograph the ions are focused onto a photographic plate.
[ترجمه گوگل]در طیف‌نگار جرمی، یون‌ها روی صفحه عکاسی متمرکز می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در توده انبوه، یون ها بر روی یک صفحه عکاسی متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The application of mass spectrograph to the amylose structure analysis was reviewed.
[ترجمه گوگل]کاربرد طیف‌نگار جرمی برای تجزیه و تحلیل ساختار آمیلوز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کاربرد of جمعی در تحلیل ساختار amylose مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The grating spectrograph and prism spectrograph were used and analyze the visible spectra of Cu - based alloys.
[ترجمه گوگل]طیف‌نگار گریتینگ و طیف‌نگار منشوری استفاده شد و طیف‌های مرئی آلیاژهای مبتنی بر مس را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد
[ترجمه ترگمان]The spectrograph و spectrograph منشور به کار گرفته شدند و طیف های مریی آلیاژهای based را تجزیه و تحلیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The grating spectrograph is built in two designs.
[ترجمه گوگل]طیف نگار گریتینگ در دو طرح ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]پنجره مشبک در دو طرح ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The present paper discussed the experimental technology for analysis on the chemical compositions of the high speed wire rod using the direct reading spectrograph.
[ترجمه گوگل]مقاله حاضر فن آوری تجربی برای تجزیه و تحلیل ترکیبات شیمیایی میله سیم با سرعت بالا را با استفاده از طیف نگار خواندن مستقیم مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]مقاله حاضر به بحث در مورد فن آوری آزمایشی برای تجزیه و تحلیل ترکیبات شیمیایی میله ای با سرعت بالا با استفاده از spectrograph مطالعه مستقیم می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Auxiliary signal generator (AC) is a part of many control circuit of ion trap mass spectrograph.
[ترجمه گوگل]ژنراتور سیگنال کمکی (AC) بخشی از بسیاری از مدارهای کنترل طیف‌نگار جرمی تله یونی است
[ترجمه ترگمان]مولد سیگنال کمکی (AC)بخشی از مدار کنترل بسیار زیاد تله یونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طیف نگار (اسم)
spectrograph

طیف سنج (اسم)
spectrometer, spectrometry, spectrograph

کاغذ یا صفحه طیف نما (اسم)
spectrograph

تخصصی

[شیمی] طیف نگار
[برق و الکترونیک] طیف نگار طیف سنجی که طیف تابش را به طور دائم ثبت می کند .
[نساجی] طیف نگار

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for recording and photographing a light spectrum

پیشنهاد کاربران

بپرس