1. spectators cluttered the hall with empty bottles and paper bags
تماشاگران سالن را پر از بطری و پاکت خالی کردند.
2. spectators uttered a long whistle
تماشاچیان سوت طولانی کشیدند.
3. abusive spectators
تماشاچیان بد دهن
4. the spectators broke into a chant: "one more goal, one more goal!"
تماشاگران شروع کردند به خواندن: ((یه گل دیگه بزن،یه گل دیگه بزن !))
5. the spectators cried and whooped loudly
تماشاچیان با صدای بلند فریاد و هورا کشیدند.
6. the spectators threw bottles and other missiles at the players
تماشاچیان بطری وپرتابه های دیگر به سوی بازیکنان می انداختند.
7. the spectators trickled out of the hall
تماشاچیان تک و توک از تالار رفتند.
8. the spectators were ribbing the umpire
تماشاچیان داور مسابقه را دست می انداختند.
9. a mass of spectators
توده ای از تماشاگران
10. to usher the spectators to their seats
تماشاچیان را به صندلی های خود راهنمایی کردن
11. the courtroom was filled with spectators
تماشاچیان دادگاه را پر کرده بودند.
12. the bull tried to horn the spectators
گاو کوشید به تماشاچیان شاخ بزند.
13. our team was playing badly and the spectators kept jeering at them
تیم ما بد بازی می کرد و تماشاچیان مرتب آنها را هو می کردند.
14. the stands were filled with thousands of spectators
هزاران تماشاچی صندلی های ورزشگاه را اشغال کرده بودند.
15. when our team scored (a goal), the spectators roared
وقتی که تیم ما گل زد تماشاچیان غلغله کردند.
16. after the game, there was a free-for-all among the spectators
بعد از مسابقه بین تماشاچیان بزن بزن شد.