1. Simply scour playgrounds for bullied, spectacled children and offer a ride around the park in exchange for pocket money.
[ترجمه گوگل]به سادگی زمینهای بازی را برای کودکان زورگو و عینکی بگردید و در ازای پول جیبی، در پارک بگردید
[ترجمه ترگمان]به سادگی زمین های بازی را برای کودکان bullied و spectacled دنبال کنید و یک سواری در اطراف پارک در ازای پول جیبی ارائه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سادگی زمین های بازی را برای کودکان bullied و spectacled دنبال کنید و یک سواری در اطراف پارک در ازای پول جیبی ارائه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Giant panda and spectacled bear are the earlier diverged species of bear family.
[ترجمه گوگل]پانداهای غولپیکر و خرس عینکی از گونههای واگرای اولیه خانواده خرسها هستند
[ترجمه ترگمان]پاندای غول پیکر و خرس دیدنی، گونه های دور افتاده ای از خانواده خرس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاندای غول پیکر و خرس دیدنی، گونه های دور افتاده ای از خانواده خرس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Caption :A spectacled bear named Dolores, who has lost almost all of her hair, walks around her enclosure at the zoo in the eastern German city of Leipzig.
[ترجمه گوگل]توضیح تصویر: یک خرس عینکی به نام دولورس که تقریباً تمام موهایش را از دست داده است، در باغ وحش شهر لایپزیگ در شرق آلمان قدم میزند
[ترجمه ترگمان]عنوان: یک خرس دیدنی به نام دولورس، که تقریبا همه موهایش را از دست داده است، در محوطه خود در باغ وحش شهر German در شرق آلمان قدم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عنوان: یک خرس دیدنی به نام دولورس، که تقریبا همه موهایش را از دست داده است، در محوطه خود در باغ وحش شهر German در شرق آلمان قدم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A flock of spectacled teals soars over Geumgang Lake in Gunsan, South Korea.
[ترجمه گوگل]گله ای از اشک های عینکی بر فراز دریاچه گئومگانگ در گونسان، کره جنوبی اوج می گیرند
[ترجمه ترگمان]یک گروه از teals عینک دار بر فراز دریاچه Geumgang در Gunsan کره جنوبی اوج می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گروه از teals عینک دار بر فراز دریاچه Geumgang در Gunsan کره جنوبی اوج می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The big spectacled Joy - Hulga would scowl and redden as if her privacy had been intruded upon.
[ترجمه گوگل]جوی عینکی بزرگ - هولگا اخم میکرد و قرمز میشد که انگار حریم خصوصی او نفوذ کرده بود
[ترجمه ترگمان]چشمان درشت و خندان، ابرو درهم می کشید و طوری سرخ می شد که انگار حریم خصوصی او بر آن وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشمان درشت و خندان، ابرو درهم می کشید و طوری سرخ می شد که انگار حریم خصوصی او بر آن وارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Spectacled Bear also lives in this biome.
[ترجمه گوگل]خرس عینکی نیز در این بیوم زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]خرس قطبی نیز در این بیوم زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خرس قطبی نیز در این بیوم زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The flared tip of a spectacled caiman's penis.
[ترجمه گوگل]نوک گشاد شده آلت تناسلی کایمان عینکی
[ترجمه ترگمان]نوک شاخ گوزن بی شماری که از آن بیرون زده بود نمایان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوک شاخ گوزن بی شماری که از آن بیرون زده بود نمایان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cutest of the weird babies has to be the cub of the spectacled bear, the most primitive of all living bear species.
[ترجمه گوگل]بامزه ترین نوزادان عجیب و غریب باید توله خرس عینکی باشد، ابتدایی ترین گونه خرس های زنده
[ترجمه ترگمان]The موجودات عجیب و غریب باید بچه خرس spectacled باشند که most انواع و اقسام موجودات زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The موجودات عجیب و غریب باید بچه خرس spectacled باشند که most انواع و اقسام موجودات زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Among the mammals profiled here are the unusual and exotic spectacled bear, the capybara (the world's largest rodent), and the common llama.
[ترجمه گوگل]در میان پستاندارانی که در اینجا نمایه شده اند، می توان به خرس عینکی غیر معمول و عجیب و غریب، کاپیبارا (بزرگترین جونده جهان) و لاما معمولی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در میان پستانداران برش دار عجیب و غریب و عجیب و غریب، the (بزرگ ترین موش جهان)و the مشترک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در میان پستانداران برش دار عجیب و غریب و عجیب و غریب، the (بزرگ ترین موش جهان)و the مشترک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I re-read it once, I think, and began to develop my own small wildlife interests – involving myself in two films and a book about the spectacled bear in Peru.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم یک بار آن را دوباره خواندم و شروع به توسعه علایق کوچک خود در حیات وحش کردم - درگیر دو فیلم و کتابی درباره خرس عینکی در پرو
[ترجمه ترگمان]من یک بار آن را دوباره خواندم، فکر می کنم، و شروع به توسعه علایق کوچک حیات وحش خودم کردم - شامل خودم در دو فیلم و یک کتاب درباره خرس دیدنی در پرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یک بار آن را دوباره خواندم، فکر می کنم، و شروع به توسعه علایق کوچک حیات وحش خودم کردم - شامل خودم در دو فیلم و یک کتاب درباره خرس دیدنی در پرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In another field of red, three boys are distracted by the mysterious purple head of a spectacled woman, who may well be a security camera decked out as demoness.
[ترجمه گوگل]در یک میدان دیگر از رنگ قرمز، سه پسر با سر ارغوانی مرموز یک زن عینکی که ممکن است دوربین امنیتی باشد که به عنوان دیو تزئین شده است، پرت می شوند
[ترجمه ترگمان]در یک رشته دیگر از رنگ های قرمز، سه پسر با سر بنفش مرموز یک زن عینک دار، که ممکن است به خوبی یک دوربین امنیتی باشد، حواس خود را پرت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک رشته دیگر از رنگ های قرمز، سه پسر با سر بنفش مرموز یک زن عینک دار، که ممکن است به خوبی یک دوربین امنیتی باشد، حواس خود را پرت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید