1. these details are specified in the contract
این جزئیات در قرارداد تصریح شده است.
2. the need to pay the rent on a specified day
لزوم پرداخت کرایه در روز معین
3. They specified a spacious entrance hall.
[ترجمه گوگل]آنها یک راهرو ورودی بزرگ را مشخص کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها راهروی بزرگ ورودی را مشخص کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها راهروی بزرگ ورودی را مشخص کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He specified the reasons for the delay.
[ترجمه گوگل]وی دلایل این تاخیر را بیان کرد
[ترجمه ترگمان]او دلایل تاخیر را مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دلایل تاخیر را مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If the input data specified it, the file will close and the process terminates.
[ترجمه گوگل]اگر داده های ورودی آن را مشخص کرده باشند، فایل بسته می شود و فرآیند خاتمه می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر داده های ورودی مشخص شده، فایل بسته می شود و فرآیند به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر داده های ورودی مشخص شده، فایل بسته می شود و فرآیند به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Payments will be made for a specified number of months.
[ترجمه گوگل]پرداخت ها برای چند ماه مشخص انجام می شود
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها برای چند ماه مشخص انجام خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها برای چند ماه مشخص انجام خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fund was specified to maintain the ancient buildings.
[ترجمه گوگل]این صندوق برای نگهداری بناهای باستانی مشخص شده بود
[ترجمه ترگمان]این صندوق برای حفظ ساختمان های باستانی مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این صندوق برای حفظ ساختمان های باستانی مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The architect specified oak for the wood trim.
[ترجمه گوگل]معمار بلوط را برای تریم چوب مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]معمار چوب بلوط را برای تزئینات چوبی مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معمار چوب بلوط را برای تزئینات چوبی مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Each computer is uniquely specified by its serial number.
[ترجمه گوگل]هر کامپیوتر به طور منحصر به فرد با شماره سریال آن مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]هر کامپیوتر به طور منحصر به فرد توسط شماره سریال مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کامپیوتر به طور منحصر به فرد توسط شماره سریال مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All these details are specified in the licence.
[ترجمه گوگل]تمام این جزئیات در مجوز مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]تمام این جزئیات در مجوز مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام این جزئیات در مجوز مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He has not specified what action he would like them to take.
[ترجمه گوگل]او مشخص نکرده است که می خواهد چه اقدامی انجام دهند
[ترجمه ترگمان]او مشخص نکرده است که چه اقدامی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مشخص نکرده است که چه اقدامی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is generated by some specified means.
[ترجمه گوگل]توسط برخی از وسایل مشخص تولید می شود
[ترجمه ترگمان]آن توسط برخی از وسایل مشخص شده تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن توسط برخی از وسایل مشخص شده تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Patients eat together at a specified time.
[ترجمه گوگل]بیماران در یک زمان مشخص با هم غذا می خورند
[ترجمه ترگمان]بیماران در یک زمان مشخص با هم غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماران در یک زمان مشخص با هم غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Are all the details correctly specified?
[ترجمه گوگل]آیا تمام جزئیات به درستی مشخص شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا همه جزئیات به درستی مشخص شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا همه جزئیات به درستی مشخص شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The limits are specified in the regulations.
[ترجمه گوگل]حدود در آیین نامه مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]این محدودیت ها در مقررات مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این محدودیت ها در مقررات مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید