specialised

جمله های نمونه

1. The Government zones land for general and specialised industrial use.
[ترجمه گوگل]مناطق دولتی زمین برای استفاده صنعتی عمومی و تخصصی
[ترجمه ترگمان]مناطق دولتی برای استفاده عمومی و تخصصی مناطق مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Different countries specialised in different products.
[ترجمه گوگل]کشورهای مختلف در محصولات مختلف تخصص داشتند
[ترجمه ترگمان]کشورهای مختلف در محصولات مختلف تخصص دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Lloyd specialised in aftercare services.
[ترجمه گوگل]آقای لوید در خدمات مراقبت های پس از آن تخصص داشت
[ترجمه ترگمان]آقای لو ید متخصص خدمات aftercare بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The feet are highly specialised structures made up of 26 small delicate bones.
[ترجمه گوگل]پاها ساختارهای بسیار تخصصی هستند که از 26 استخوان ظریف کوچک تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]این پاها ساختارهای بسیار تخصصی هستند که از ۲۶ استخوان ظریف و ظریف تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Specialised compartmentalization ensured that management was expert in the narrow range of financial services offered.
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی تخصصی تضمین می کند که مدیریت در محدوده محدود خدمات مالی ارائه شده متخصص است
[ترجمه ترگمان]compartmentalization تخصصی تضمین کرد که مدیریت در طیف گسترده ای از خدمات مالی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unlike snakes, lizards have not specialised in chemical warfare.
[ترجمه گوگل]بر خلاف مارها، مارمولک ها در جنگ شیمیایی تخصص ندارند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف مارها، مارمولک ها در جنگ های شیمیایی تخصص ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A possible third - over-exposure to specialised and/or volatile funds, can be eliminated simply by being cautious.
[ترجمه گوگل]سومین مورد احتمالی - قرار گرفتن بیش از حد در معرض وجوه تخصصی و/یا بی ثبات، را می توان به سادگی با احتیاط از بین برد
[ترجمه ترگمان]ممکن است در معرض خطر سوم قرار گرفتن در معرض منابع تخصصی و \/ یا متغیر، به سادگی با احتیاط حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This was for the specialised early potato market.
[ترجمه گوگل]این برای بازار تخصصی سیب زمینی اولیه بود
[ترجمه ترگمان]این برای اولین بازار سیب زمینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Specialised services on drugs and undercover activity were severely curtailed.
[ترجمه گوگل]خدمات تخصصی در زمینه مواد مخدر و فعالیت های مخفی به شدت محدود شد
[ترجمه ترگمان]خدمات تخصصی در مورد مواد مخدر و فعالیت مخفی به شدت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Few were large enough to support the very specialised and restrictive craft gilds of the greater regional centres.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از آنها به اندازه کافی بزرگ بودند که از تذهیب های بسیار تخصصی و محدود کننده صنایع دستی مراکز منطقه ای بزرگتر پشتیبانی کنند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها به اندازه کافی بزرگ بودند که از صنایع بسیار تخصصی و محدود کننده مراکز منطقه ای بزرگ تر حمایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Specialised assignments were often given to smaller firms offering particular expertise in that sector, with generally good results.
[ترجمه گوگل]تکالیف تخصصی اغلب به شرکت‌های کوچک‌تری داده می‌شد که تخصص خاصی در آن بخش ارائه می‌کردند و نتایج عموماً خوبی داشتند
[ترجمه ترگمان]ماموریت های تخصصی اغلب به شرکت های کوچک داده می شد که تخصص خاص در آن بخش ارایه می کردند و به طور کلی نتایج خوبی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, the market is highly specialised and it is important to operate only on the basis of sound advice.
[ترجمه گوگل]با این حال، بازار بسیار تخصصی است و مهم است که فقط بر اساس توصیه های صحیح عمل کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، بازار بسیار تخصصی است و مهم است که تنها براساس توصیه های صدا عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The need for specialised local services is very dependent upon provision by other groups in the area.
[ترجمه گوگل]نیاز به خدمات محلی تخصصی بسیار وابسته به ارائه گروه های دیگر در منطقه است
[ترجمه ترگمان]نیاز به خدمات تخصصی محلی بسیار وابسته به ارائه گروه های دیگر در منطقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This grotesque bird is specialised for taking honey from wild bees' nests and has no feathers on its head.
[ترجمه گوگل]این پرنده گروتسک مخصوص برداشت عسل از لانه زنبورهای وحشی است و بدون پر بر روی سر خود است
[ترجمه ترگمان]این پرنده عجیب و غریب، مخصوص به بردن عسل از لانه های زنبور عسل وحشی است و پره ای روی سر ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Children also need to develop a specialised vocabulary so they are able to describe fully the features they find.
[ترجمه گوگل]کودکان همچنین نیاز به ایجاد واژگان تخصصی دارند تا بتوانند ویژگی هایی را که پیدا می کنند به طور کامل توصیف کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان همچنین نیاز به توسعه یک دایره تخصصی دارند تا بتوانند ویژگی هایی که پیدا می کنند را توصیف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made for a specific purpose; characterized by expertise in a specific subject (also specialized)

پیشنهاد کاربران

بپرس