specialisation

جمله های نمونه

1. This degree offers a major specialisation in Social Policy alongside a course in Sociology.
[ترجمه گوگل]این مدرک یک تخصص عمده در سیاست اجتماعی در کنار یک دوره در جامعه شناسی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مدرک تخصص اصلی در سیاست اجتماعی را در کنار یک دوره جامعه شناسی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Money thus facilitates trade and specialisation, two key conditions for the economic advancement of any society or nation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پول تجارت و تخصص را تسهیل می کند، دو شرط کلیدی برای پیشرفت اقتصادی هر جامعه یا ملتی
[ترجمه ترگمان]بنابراین پول تجارت و تخصص را تسهیل می کند، دو شرط کلیدی برای پیشرفت اقتصادی هر جامعه یا کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kahan called for 80 percent specialisation in areas such as children's services and only 20 percent on general social work training.
[ترجمه گوگل]کاهان خواستار تخصص 80 درصدی در زمینه هایی مانند خدمات کودکان و تنها 20 درصد در آموزش عمومی مددکاری اجتماعی شد
[ترجمه ترگمان]Kahan ۸۰ درصد تخصص در زمینه هایی مانند خدمات کودکان و تنها ۲۰ درصد آموزش اجتماعی عمومی را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Within large-scale industry, the crippling specialisation of the individual machine-minders is one aspect of the division of labour.
[ترجمه گوگل]در صنعت بزرگ مقیاس، تخصص فلج کننده تک تک ماشین اندیشان یکی از جنبه های تقسیم کار است
[ترجمه ترگمان]در صنعت در مقیاس بزرگ، تخصص فلج کننده این ماشین، یک جنبه از تقسیم کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But specialisation depends on one critical factor: the reliability of supply.
[ترجمه گوگل]اما تخصص به یک عامل حیاتی بستگی دارد: قابلیت اطمینان عرضه
[ترجمه ترگمان]اما تخصص به یک عامل حیاتی بستگی دارد: قابلیت اطمینان تامین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The specialisation that first developed in the neolithic period has led to our almost complete dissociation from the means of production on which we now rely.
[ترجمه گوگل]تخصصی که برای اولین بار در دوره نوسنگی شکل گرفت، منجر به جدایی تقریباً کامل ما از وسایل تولیدی شد که اکنون بر آن تکیه می کنیم
[ترجمه ترگمان]این تخصص که برای اولین بار در دوره neolithic توسعه یافت منجر به تجزیه کامل ما از وسیله ای شد که ما اکنون بر آن تکیه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This specialisation incorporates a study of the key functional areas of management and their international application.
[ترجمه گوگل]این تخصص شامل مطالعه حوزه های عملکردی کلیدی مدیریت و کاربرد بین المللی آنها می شود
[ترجمه ترگمان]این تخصص شامل بررسی حوزه های عملکردی کلیدی مدیریت و کاربرد بین المللی آن ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is a second point with respect to specialisation.
[ترجمه گوگل]نکته دوم در مورد تخصص وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نقطه دوم با توجه به تخصص وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Increasing technological application and innovation in manufacturing industries result in more specialisation and distribution of processes on a global scale.
[ترجمه گوگل]افزایش کاربرد فناوری و نوآوری در صنایع تولیدی منجر به تخصصی شدن و توزیع بیشتر فرآیندها در مقیاس جهانی می شود
[ترجمه ترگمان]افزایش کاربرد فن آوری و نوآوری در صنایع تولیدی منجر به تخصص بیشتر و توزیع فرآیندها در مقیاس جهانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our particular strength is that we have progressively focused into areas of specialisation including pharmaceuticals and fine chemicals.
[ترجمه گوگل]نقطه قوت خاص ما این است که به تدریج در زمینه های تخصصی از جمله داروسازی و مواد شیمیایی خوب تمرکز کرده ایم
[ترجمه ترگمان]قدرت ویژه ما این است که به طور فزاینده ای به حوزه های تخصصی از جمله مواد شیمیایی و مواد شیمیایی خوب تمرکز کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any agricultural surplus would have been required to support the development of urban centres which in turn encouraged craft specialisation.
[ترجمه گوگل]هر گونه مازاد کشاورزی برای حمایت از توسعه مراکز شهری که به نوبه خود باعث تشویق تخصص در صنایع دستی می شود، مورد نیاز بوده است
[ترجمه ترگمان]هر گونه مازاد کشاورزی برای حمایت از توسعه مراکز شهری که به نوبه خود تخصص صنعتی را تشویق می کنند، مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is difficult to evaluate different systems because they are traditionally idiosyncratic depending on their particular area of specialisation.
[ترجمه گوگل]ارزیابی سیستم های مختلف دشوار است زیرا آنها به طور سنتی بسته به حوزه تخصصی خاص خود منحصر به فرد هستند
[ترجمه ترگمان]ارزیابی سیستم های مختلف دشوار است زیرا آن ها به طور سنتی وابسته به حوزه خاص تخصص آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. States must choose, in industrial policy as in corporate strategy, between diversification and specialisation.
[ترجمه گوگل]کشورها باید در سیاست صنعتی و استراتژی شرکتی، بین تنوع و تخصص انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]دولت ها باید در سیاست صنعتی مانند استراتژی شرکت بین تنوع و تخصص انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Part of the trick of managing such diversity, as many businesses have learnt, is global specialisation.
[ترجمه گوگل]همانطور که بسیاری از کسب و کارها آموخته اند، بخشی از ترفند مدیریت چنین تنوعی، تخصص جهانی است
[ترجمه ترگمان]بخشی از حقه مدیریت این تنوع، همانطور که بسیاری از شرکت ها آموخته اند، تخصص جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of specializing; uniqueness, specific action; making something appropriate for a specific purpose; (biology) structural adaptation of certain part of the body for a specific function; (computers) reduction for the purpose of increasing efficiency (also specialization)

پیشنهاد کاربران

ویژه سازی
تخصصی شدن
تخصصی سازی، تخصص گرایی
area of specialization:حوزه ی تخصص
تخصص
تخصص گرایی
ویژه گری

بپرس