1. speaks for itself
واضح است،آشکار است،نیاز به توضیح ندارد
2. he speaks english very badly
او انگلیسی خیلی بد حرف می زند.
3. he speaks excellent english
او انگلیسی خیلی خوب حرف می زند.
4. he speaks five languages with fluency
او پنج زبان را به روانی حرف می زند.
5. he speaks good english
انگلیسی خوب حرف می زند.
6. he speaks with a double tongue
او با دورویی حرف می زند.
7. nature speaks to us through our senses
طبیعت از راه حواس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.
8. she speaks english fluently
او انگلیسی را روان صبحت می کند.
9. he barely speaks english
او به سختی انگلیسی تکلم می کند.
10. he still speaks english poorly
هنوز هم انگلیسی بد حرف می زند.
11. the child speaks in an impenetrable language
کودک به زبان غیرقابل فهم خودش حرف می زند.
12. when he speaks people light up
وقتی او حرف می زند،مردم به شوق می آیند.
13. as a poet, he speaks with clarity and courage
در اشعارش وضوح و بی باکی دارد.